فیلم نوشت فیلم نوشت

درآمدی بر جزئیات و ریزه‌کاری‌های واقعیت
درآمدی بر جزئیات و ریزه‌کاری‌های واقعیت

درآمدی بر جزئیات و ریزه‌کاری‌های واقعیت

فیلم ابد و یک روز سرشار از جزئیات است. جزئیات دقیق یک خانه و ادم هایی که در آن زندگی می کنند

درآمدی بر جزئیات و ریزه‌کاری‌های واقعیت

 

آیا پرداختن به جزئیات می تواند ما را به محضر واقعیت ببرد:

فیلم ابد و یک روز سرشار از جزئیات است.  جزئیات دقیق یک خانه و ادم هایی که در آن زندگی می کنند. از راه پله زنگ زده کنار دیوار تا روشویی گوشه حیاط با یک آینه دیواری که زیر آن ده ها پاکت سیگار چیده شده است، خانه ای پر از کنسروهای تاریخ مصرف گذشته ، آدم هایی با دیالوگ هایی که که فقط به ذهن خود آنها می رسد، جزیئات دقیق – یا ظاهراً دقیق- خورد و خوراک یک معتاد به شیشه، نحوه جاسازی مواد مخدر هم در خانه و هم در خیابان، ریزه کاری های مدرسه، تقلب در جلسه امتحان ، جزئیات راه اندازی یک مغازه فلافل فروشی،  مناسبات دو برادر که با هم پا به دنیای اعتیاد گذاشته اند، جغرافیای پایین شهر و  شهرکی در اطراف تهران، یک خواهر زاده دیلاق و یک کمپ ترک اعتیاد .

به برکت جزئیات دقیق و حساب شده می توان به مخاطب این حس را القا کرد که او شاهد یک دنیای واقعی است.

وقتی معمولاً به یک فیلم با این انبوه جزئیات روبرو می شویم نا خواسته فکر می کنیم که در محضر واقعیت هستیم.

وقتی معمولاً به یک فیلم با این انبوه جزئیات روبرو می شویم نا خواسته فکر می کنیم که در محضر واقعیت هستیم. در محضر واقعیت باید سکوت کرد، احترام گذاشت و مودب بود. واقعیت بزرگ ترین و قدرتمندترین بخش زندگی ماست و اینک در یک فیلم در حال تجلی است.  وقتی که واقعیت سخن می گوید باید گوش کرد.

به برکت جزئیات دقیق و حساب شده می توان به مخاطب این حس را القا کرد که او شاهد یک دنیای واقعی است .  اما آیا به راستی این گونه است؟

ژانری به نام واقع گرایی

نه تنها فیلم ابد و یک روز که تقریباً تمامی سینمای مستقل- یا به ظاهر غیر دولتی – ایران سرشار از جزئیات است . همه فیلمسازان در جستجوی جزئیات اند. رویکردی در سینمای ایران وجود دارد که تصور می کند می کند که اولاً رئالیزم و واقع گرایی بسیار کار شایسته ای است و یک فیلم خوب هنری باید یک فیلم واقع گرا باشد و دوماً اینکه برای رسیدن به این واقعگرایی باید به جزئیات پرداخت. هنرمند را در پرداخت جزئیات می توان شناخت؛ این حرف تازه ای نیست.  یک هنرمند با ارائه جزئیاتی دقیق ، حساب شده و هدفمند می تواند کاری کند که همه رقیبانش به قدرت او معترف شوند. فیلم جدایی را به خاطر دارید،  وقتی اولین بار نادر قصد داشت  در غیاب همسرش ماشین لباسشویی را روشن کند؟ این یک راه خوب برای ورود به جزئیات بود. جزئیات یک آشپزخانه،  یک زندگی زناشویی که اینک تعادل همیشگی اش را از دست داده است. نادر از دخترش می پرسد که لباسشویی را چگونه باید راه بیندازد اما جواب درستی نمی شنود. او نگاهی به ماشین لباسشویی می اندازد. نادر می داند که باید به سراغ جزئیات برود و ان را پیدا می کند. تکمه ماشین را باید روی همان درجه ای بگذارد که کمرنگ تر شده است.

فیلم جدایی نادر از سیمین ضعف عمده خود یعنی پنهان کردن بخشی از حوادث مهم داستان را با نشان دادن جزئیات برطرف می کند.

فرهادی با این سکانس، مخاطب را مجبور می کند که به واقعی بودن حرفش تردید نکند؛ این واقعیت است  با همه جزئیاتش. جزئیاتی که چون لوح محفوظ همه کارهای ما را می بیند و از رفتار ما متاثر می شود.  ما با حضور خود، نظم این جزئیات را به هم می ریزیم. رد ما در جزئیات محفوظ است . شاید آنقدر ادم های مهمی نباشیم که نتوانیم کلیات زندگی را تغییر دهیم ، یا به عبارت بهتر شاید قهرمان های  فیلم های سینمایی ما نتوانند کار بزرگی انجام بدهند ، آنها ادم هایی نیستند که کاری از آنها بر بیاید؛ همه انچه هست تاثیر مختصر آنها بر جزئیات است. اما این درک از جزئیات یک واقعیت گرایی ناقص است.

رویکردی در سینمای ایران وجود دارد که تصور می کند می کند که اولاً رئالیزم و واقع گرایی بسیار کار شایسته ای است و یک فیلم خوب هنری باید یک فیلم واقع گرا باشد و دوماً اینکه برای رسیدن به این واقع‌گرایی باید به جزئیات پرداخت

جزئیات: پلی برای ارتباط

درجزئیات نوعی احساس صمیمیت وجود دارد . همه ما در مسائل کلی با یکدیگر اختلاف نظر داریم. اما درمورد جزئیات  می توانیم به  نوعی با هم کنار بیاییم. جزئیات بی واسطه است ، بی ادعا است و راحت و غیر شعاری است و  از همین جهت شاعرانه است. بگذارید به فیلم ابد و یک روز مراجعه کنیم. سکانسی که همه اعضای خانواده در پی معدوم کردن جنس های مرتضی هستند . هر مرحله ازمعدوم کردن یک پرده از جزئیات زندگی این خانواده را آشکار می کند، اولین راه برای معدوم کردن ، چاه توالت است که می دانیم این چاه گرفته است، پس باید آب فراوان تهیه کرد و به سراغ سایر چاههای خانه رفت ، همه در جستجوی جنس هایی هستند که ممکن است محسن آنها را جایی پنهان کرده باشد و ما همراه این جستجو به لایه های دورنی تر جزیئات این خانه می رویم. سرانجام مرتضی برادر بزرگتر به سراغ لاستیکهای آویزان از در دیوار حیاط اتاق محسن می رود. او با جزئیات مواد فروشی برادرش اشناست.  چیزی را پیدا می کند و برای معدوم کردنش در مدخل چاه، نیاز به اب دارد که نگاهش به شیشه های آبلیمو و آبغوره می افتد. در شیشه ها  را با عجله باز می کند و محتویات آنها را به داخل چاه می ریزد . سمیه که تا کنون به مرتضی کمک می کرد  ناگهان به گریه می افتد. گریستن او به خاطر نابودی دنیای بی طرف جزئیات است. در این جنگ خانمانسوز، حتی شیشه های ابلیمو هم باید  وارد نبرد شوند. هیچ چیزی نمی تواند بی طرف باشد. مواد مخدر در جان این خانه نفوذ کرده است یعنی در تک تک جزئیات ان. سمیه با کجای این جزئیات می تواند خلوت کند. او احساس بی پناهی می کند.

فیلم ابد و یک روز از انرژی نهفته در جزئیات به خوبی برای چرخاندن موتور محرک فیلم استفاده می کند.

همه ما در مسائل کلی با یکدیگر اختلاف نظر داریم. اما درمورد جزئیات  می توانیم به  نوعی با هم کنار بیاییم. جزئیات بی واسطه است ، بی ادعا است و راحت و غیر شعاری است و  از همین جهت شاعرانه است.

 در پناه جزئیات

می توانم تصور کنم که برخی فیلسازان ،بعد از نگارش فیلمنامه شان دوباره به جستجوی جزئیات می روند. ابراهیم ابراهیمیان  بعد از ساخت فیلم ارسال اگهی تسلیت که صرفاً جزئیات بود ، اعلام کرد که فیلمنامه جدیدش که «عادت نمی کنیم» نام گرفت ، به اتمام رسیده و در حال پرداخت بیشتر و بهتر جزئیات است. جزئیاتی که وفتی فیلم به اکران درامد قرار بود چتر حمایت کننده فیلم باشد و همه منتقدان را به تحسین وادارد. شباهت کارهای ابراهیمیان و جاویدفر و فیلمسازان جوان دیگر به اثار فرهادی برامده از توجه به جزئیات بود.  فرهادی دوباره گفتمان جزئیات را در فیلم هایش احیا کرد. اما توجه به جزئیات در سینمای ایران به یک سنت بدل شده است. کیانوش عیاری هم در فیلم خانه پدری در جستجوی جزئیات بود . صحنه فجیع یک قتل خانوادگی را با جزئیاتی خلاقانه و در عین حال ایدئولوژیک نشان داد. مابقی فیلم نیز ادامه همان جزئیات بود که در نسل های گوناگون اشکال دیگری یافته بود. او حتی سریال موفق «روزگار قریب» را با پرداخت دقیق جزئیات به سرانجام رسانده بود.

انگونه که خود عیاری در گفتگو با جیرانی گفت حتی قسمت هایی از این سریال بدون فیلمنامه از پیش اماده شده، تهیه شده بود- با این حال جزئیات پردازی عیاری برامده از یک بینش و رویکرد به هنر است و  قابل توجه-  علی حاتمی نیز استاد جزئیات بود. عباس کیارستمی هم  در فیلم گزارش خود به اعماق جزئیات یک زندگی رفته بود  و در دهه هفتاد هم باز به سراغ جزئیات رفت . شاگردان او هم همه جزئیات پردازان خوبی بودند از جعفر پناهی تا بهمن قبادی.  اما سرامد همه این فیلم ها که جزئیاتش را به نحوی استادانه و دقیق به تصویر کشیده بود و اساساً آمده بود تا در عرصه دقت در جزئیات استانداردهای تازه ای رقم بزند، فیلم «یه حبه قند» میرکریمی بود.

فیلم یه جبه قند خود را به جهت استفاده از جرئیات زندگی روزمره، ایرانی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران می دانست.

رئالیزم در سینمای ایران فراز و فرود و معانی  متعددی داشته است اما  به شکل سازمانی و هدفمند در دهه شصت و با سیاست های بنیاد فارابی و حتی حوزه هنری واقعگرایی به مثابه راهی برای ترسیم دنیای ملی و فرهنگی مورد توجه قرار گرفت.

فیلمی که ادعا می کرد ایرانی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است و این ایرانیت در فهرست بلند جزئیاتی بود که فیلمساز در زندگی  ایرانی فهرست کرده بود. این جزئیات حتی نحوه ساخت فیلم را هم تعیین کرده بود. میزانسن ها قرار بود انقدر دقیق و مبتنی بر ریزه کاری  زندگی روزمره باشند که نیاز به چهارماه تمرین داشت. خانه  قدیمی فیلم انبانی از جزئیات بود که کارگردان که نویسنده کار هم بود – البته با کمک محمدرضا گوهری-  هرجا اراده می کرد می توانست مشتی از آن  را بر سر مخاطب نقل ریزان کند. جزئیات رابطه زن ها و شوهرها، ریزه کاری رابطه بچه ها  و مادرها، جزئیات اوردن جهیزیه، میوه ها ، ریسه ها، لهجه ، یک روحانی با یک انگشتر عقیق که موقع قنوت ان را به سمت صورتش بر میگرداند و با صلوات شمار امار مهمانان را جمع می زد، ریزه پردازی دقیق عروسی و جزئیات کامل مراسم ختم . این جزئیات قرار بود انقدر دوست داشتتی ، بی آلایش و ساده باشند که  شخصیت  اول فیلم، پسندیده ،با بازی نگار جواهریان را برای همیشه دلتنگ ایران کند چون او هم عازم بود. او هم در حال رفتن بود. این فیلم زندگی و حیات و ممات یک فرهنگ را به جزئیات ان تقلیل داده بود ، به نظر او وقتی از ایران و ایرانی بودن صحبت می کنیم از فهرست بلند جزئیات زندگی مردم ایران صحبت می کنیم و هرچه هست در پشت این جزئیات است.

 مضمون پنهان جزئیات

فیلم ابد و یک روز  و یه حبه قند، به مضمون و معنایی مشابه اشاره دارند. شباهت نحوه ساخت و تاکید بر جزئیات هم ناشی از رویکرد ناگزیری بود که موضوع به فیلم تحمیل می کرد. در هر دو فیلم یک دختر باید ازدواج کند و از کشور برود. یکی از این دخترها نگار جواهریان است و قرار است بعد از ازدواج به فرنگستان برود و دیگری پریناز ایزد یار است و مقرر است که روانه افغانستان شود.  هر دو دختر ادم های مهم خانواده هستند و هر دو سنگ صبور دیگران. آنها منبع انرژی و حیات اند. روح پر شکوه زندگی تنها در آنها باقی مانده است. اطرافیان هر دو دختر آشفته و پریشان حال اند. در خانوادۀ پسندیده، دامادها و باجناق ها گرفتار زندگی و مصیبتهای مالی اند و در فیلم ابد، برادرها گرفتار بی پولی و اعتیاد. در  هر دو فیلم  خانواده ها حول و حوش مفهوم پدر می چرخند؛ در یکی پدر – یا همان پدر بزرگ- از جریان زندگی خارج شده و اگرچه اعتباری دارد اما اقتداری ندارد و ان سعید پور صمیمی است که با حبه قندی می میرد و در خانه دیگر پدر سالها پیش مرده است. این هر دو فیلم دو روی یک سکه را نشان می دهد: مفهوم تداوم یک خانواده. با رفتن پسندیده آن خانه از هم خواهد پاشید کما اینکه باجناق ها درست در روز عروسی به دنبال گنج در حال کندن خانه هستند و در فیلم ابد هم با رفتن سمیه چراغ خانه خاموش خواهد شد.  هر دو فیلم می کوشیدند که فهرستی دقیق از جزئیات ارائه بدهند ، فهرست جزئیاتی که پسندیده با رفتن به فرنگ آنها را از دست می داد که شامل یک خانه بزرگ اصیل در  محله ای  با طاق های ضربی ،هندوانه ، حوض اب، ریسه ها رنگی، نوار موسیقی و چیزهایی از این قبیل بود و فهرست بلند جزئیاتی که باید سمیه را وادر به رفتن می کرد که شامل یک خانه محقر در محله ای نابسامان و ناهنجار، کنسروهای تاریخ گذشته ، یک توالت خراب، لوازم و وسایل اعتیاد و خرده فروشی برادر و چیزهایی از این قبیل . ان چیزی که پسندیده را به رفتن مردد می کرد عشق پنهان قاسم، پسر دایی اش به او بود و آنچه که سمیه را به رفتن مردد می کرد عشق او به همه ادم های دور و برش و خصوصا برادر کوچکترش نوید بود.  اما در پشت این  تشابهات ، یک تفاوت عمده و اساسی میان این دو فیلم هست. فیلم یه حبه قند  بر اثر یک فرمول گرایی و قدرت نمایی ساخته شده بود و اساساً امده بود که جزئیات پردازی اش را به رخ مخاطب و سینمای عاشق جزئیات بکشد و فیلم ابد بر عکس، فیلمی بود که  جزئیات را به بازی می گرفت.

 جزئیات چگونه در سینمای ایران به قدرت رسید

 رئالیزم در سینمای ایران فراز و فرود و معانی  متعددی داشته است اما  به شکل سازمانی و هدفمند در دهه شصت و با سیاست های بنیاد فارابی و حتی حوزه هنری واقعگرایی به مثابه راهی برای ترسیم دنیای ملی و فرهنگی مورد توجه قرار گرفت. واقع گرایی یا التزام به واقعیت یک نگاه و بینش است و بر این اساس بنا شده که واقعیت خلاق تر و پر بار تر از ذهن بشر است. اما در سینمای ایران واقعگرایی از  یک تلاش درونی و یک رویکرد محتوایی، ارام ارام  تبدیل به یک ژانر شد  و یک ژانر چیزی است که عناصر تکرار شونده ای را به فیلمساز پیشنهاد می دهد.  برخی از فیلم ها می توانند با استفاده از برخی عناصر، مدعی واقعگرایی شوند و حال انکه این عناصر را از فیلم های دیگر عاریت گرفته اند. مثلاً فیلم های عبدلرضا کاهانی که مدعی واقعگرایی است اما  در عمل انچه او نشان می دهد کلیشه هایی است که از سایر فیلم ها وام گرفته شده است. این وضعیت در مورد جعفر پناهی نیز صادق است. در واقع در طی زمان رئالیزم به یک نوع قراداد میان مولف و مخاطب بدل شده و هر دو توافق کرده اند که با رویت برخی عناصر و برخی موقعیت ها ان فیلم را یک اثر واقع گرا تلقی کنند. . فیلم «یه حبه قند»نیز چنین فیلمی بود. او هم  با جمع کردن کلیشه هایی که در طی سی سال سینمای بعد از انقلاب به  تمثیل واقعیت  بدل شده بود،  مدعی شد که ایرانی ترین فیلم سینمای ایران است . این ادعا درست بود. چون او جزئیاتی را که به عنوان واقعیت زندگی  رسمیت یافته بود را کنار هم گذاشته بود. اما فراموش کرده بود که واقعیت یک امر ایستا نیست و هربار چهره تازه ای می گیرد.

 

جنبش واقعگرایی در سینمای ایران تلاشی برای بازگشت به زندگی مردم بود. یعنی بازگشت به بازنمایی دقیق انچه که مردم تجربه می کنند. از همین رو بود که سه فیلم مهم سینمای ایران که به مضمون مهاجرت پرداخته اند ، هر سه،  فیلم هایی واقع گرا و جزئیات پرداز هستند و این سه فیلم عبارتند از جدایی نادر از سیمین ،یه حبه قند و ابد و یک روز .

خانه ای از جنس جزئیات

جنبش واقعگرایی در سینمای ایران تلاشی برای بازگشت به زندگی مردم بود. یعنی بازگشت به بازنمایی دقیق انچه که مردم تجربه می کنند. از همین رو بود که سه فیلم مهم سینمای ایران که به مضمون مهاجرت پرداخته اند ، هر سه،  فیلم هایی واقع گرا و جزئیات پرداز هستند و این سه فیلم عبارتند از جدایی نادر از سیمین ،یه حبه قند و ابد و یک روز . هر سه فیلم می خواهند جزئیاتی را از زندگی  روزمره نشان بدهند که شخصیت فیلم را در مورد ماندن یا رفتن از کشور به قطعیت برساند. برای اینکه بدانیم کدامیک از این  فیلم ها در طرح این مساله جدی تر و عمیق تر هستند باید به فهرستی که آنها از جزئیات زندگی ارائه می دهند توجه کنیم. هر چقدر این جزئیات عمیق تر، بکر تر و متفاوت تر باشد ، عمق پرسش و نگاه فیلمساز را نسبت  این موضوع آشکار می کند. جزئیات کلیشه ای فیلم یه حبه قند، گویای عدم جدی بودن این سوال برای فیلمساز آن است و  در برابر یک سوال سطحی به ناگزیر پاسخی ابتدایی می دهد.

جزئیات فریبنده و پر طمطراق فیلم یه حبه قند نمی تواند مانع رفتن قهرمان فیلم شود. اما در فیلم ابد و یک روز جزئیات کوچک و بی اهمیت یک زندگی فلاکت بار در نهایت مانع رفتن قهرمان می شود.

به زعم این فیلم، برای ماندن در ایران،  چیزی بهتر از میوه های رها شدن در حوض اب، ریسه های رنگی ، موسیقی سنتی، اینه و شمعدان و مهمانی های شلوغ خانوادگی نمی توان یافت. اما فیلم جدایی و بخصوص ابد  و یک روز، به شکلی عمیق تر به این پرسش پاسخ می دهند. آنها هیچ جزئیات نوستالژیک و شیکی به ما ارائه نمی دهند.  به نظر من هم جدایی و هم ابد و یک روز، در مورد گزینه مهاجرت موضعی منفی اتخاذ میکنند. درست است که جزئیات زندگی بر علیه قهرمان است اما هنوز کلیت با اوست.همان کلیت ناپیدایی که جزئیات در پناه ان معنا می یابند. همان دیالکتیکی که به خرده چیزها اهمیت اساسی می دهد. به اسم فیلم ابد و یک روز دقت کنیم که به تعامل امر جزئی و امر کلی اشاره دارد: به ابدیت  و یک روز. گویی معنای ابدیت با اضافه کردن یک روز دیگر به ان کامل می شود. فیلم بدین سان تقابل و یا به عبارتی تعامل جزء و کل را نشان می داد.

 فیلم ابد و یک روز مثل فیلم روسری ابی ، خانه دوست کیارستمی، کندوی فریدون گله ، جدایی نادر از سیمین ، دونده امیر نادری و سریال روزگار قریب عیاری در برخی لحظات، ریزه کاری هایی را از واقعیت نشان می دهد که تا مدت ها آنها را در فیلم های مدعی واقعگرایی خواهیم دید؛ همان فیلم هایی که واقع گرایی را از دریچه یک ژانر نگاه می کنند. این فیلم به جای نشان دادن واقعیت ما را به درون ان می برد؛ یعنی به جایی که جزئیات متولد می شوند. این فیلم به ما یاداوری میکند که  شاید زندگی تلخ و کم نور شده باشد اما بی نهایت پیچیده  و عمیق است. او به ما فرصت می دهد  و از ما میخواهد که یکی از دو گزینه را اتنخاب  کنیم: یک جهان شیرین اما کم عمق و تصنعی یا  یک جهان پیچیده و عمیق اما تلخ. جهانی که هر لحظه می تواند جزئیات بکر و شگفت اور بیافریند. این جهان مستعد امکانات و اتفاقات بسیار است اگرچه تلخ است اما عمیق است و خلاق. از همین رو فیلم ابد و یک روز همزمان که با جزئیات خود ما را شگفت زده می کند ، در همان لحظه این جزئیات را بی اهمیت نشان می دهد. پاسخی که او به سوال مهاجرت میدهد این است: جزئیات اگرچه تلخ اند اما این جزئیات زیاد مهم نیستند چون آنها جزئیات اند. او ما را به عمق واقعیت می برد و نشانمان می دهد که جهان عمیق و در حال تکامل است؛ همان جهانی که جزئیات را می افریند و نابود می کند. خانه ابد و یک روز  به حوض وسط حیاط و ریسه های رنگی و موسیقی نوستالژیک «یه حبه قند»نیازی ندارد؛ همان حیاط محقر و لامپ های کم سو و همان موسیقی سطحی صحنه رقص مرتضی برای ماندن در ایران کافی است.

 

- آیا می توان با جزئیات به محضر واقعیت راه برد؟

شاید؛ به شرطی که این جزئیات در پناه یک کلیت باشند؛ متظاهرانه نباشند و جایگزین معنا و محتوا نشوند.  در غیر این صورت این جزئیات، مانع دیدن واقعیت خواهند شد.  









----- 0 0

مقالات مشابه

آسیب های اجتماعی در فیلم ابد و یک روز | گفتگو با دکتر ایرانی
آسیب های اجتماعی در فیلم ابد و یک روز | گفتگو با دکتر ایرانی

آسیب های اجتماعی در فیلم ابد و یک روز | گفتگو با دکتر ایرانی

فیلم ابد و یک روز یک اعتیاد و اسیب های ناشی از ان را به نمایش می گذارد. از انجا که فیلم وجهه ای واقع گرایانه دارد، لازم دیدیم تا دنیای این فیلم را با افرادی که با مقوله اعتیاد و آسیب های مترتب بر آن برخوردی علمی و کارشناسانه دارند، گفتگو کنیم.
خانواده ابد و یک روز و مشکلاتش | توان یک خانواده تا کجاست؟
خانواده ابد و یک روز و مشکلاتش | توان یک خانواده تا کجاست؟

خانواده ابد و یک روز و مشکلاتش | توان یک خانواده تا کجاست؟

فیلم ابد و یک روز نه تنها نحوه‌ی زیست یک خانواده‌ی گرفتار اعتیاد را با دقت توصیف می‌کند بلکه پا را از آن فراتر می‌گذارد و به ذکر دلایل به وجود امدن این خانواده می‌پردازد.
روش های تبلیغی نوین در درمان اعتیاد | مصاحبه با گروه تبلیغی مذهبی اکسیر
روش های تبلیغی نوین در درمان اعتیاد | مصاحبه با گروه تبلیغی مذهبی اکسیر

روش های تبلیغی نوین در درمان اعتیاد | مصاحبه با گروه تبلیغی مذهبی اکسیر

یکی از نکاتی که در فیلم ابد و یک روز به چشم می امد فقدان نهاد های حمایتی از خانواده معتاد بود. سوال اساسی این است که نهادهای حمایت کننده کجا هستند.
ابعاد واقع‌گرایی در فیلم ابد و یک روز
ابعاد واقع‌گرایی در فیلم ابد و یک روز

ابعاد واقع‌گرایی در فیلم ابد و یک روز

واقع گرایی مهمترین جریان سینمای ایران است. این جریان سینمایی بعد از موفقیت های آثار اصغر فرهادی که هم از نظر بازخورد جهانی و هم از نظر بررسی دغدغه های قشر متوسط ایرانی جایگاه محکمی پیدا کرد، سردمدار جهان بینی و نگرشی خاص به زندگی شهری و افراد جامعه ایرانی در بستر سینمای ایران شده است.
آنچه در فیلم ابد و یک روز دیده نمی شود
آنچه در فیلم ابد و یک روز دیده نمی شود

آنچه در فیلم ابد و یک روز دیده نمی شود

مشکل اصلی خانواده توریخانلو اعتیاد برادرشان محسن نیست. بلکه مشکل بزرگ تر فقر است.
واقعیات از آنچه روی پرده می‌بینید، دورترند
واقعیات از آنچه روی پرده می‌بینید، دورترند

واقعیات از آنچه روی پرده می‌بینید، دورترند

در قیاس با تماشاگرانی که با چشم هایی غمبار اما راضی از سینما بازگشتند، ابد و یک روز در میان همه‌ی منتقدان نظر یکسان و منسجمی به همراه نداشت.
سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار
سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

"لرزش تصویری در فیلمی به ما القا کننده واقعی بودن صحنه ای است که میبینیم، هرچند هرگز در نگاه واقعی خود لرزشی را حس نمیکنیم ولی لرزش در فیلم موجب میشود مخاطب احساس کند، با صحنه ای واقعی روبرو است، این واقعیتی است که سینما جایگزین واقعیت میکند"
سفر به انتهای شب | مروری بر زمینه های سینمای نوآر در فیلم بادیگارد
سفر به انتهای شب | مروری بر زمینه های سینمای نوآر در فیلم بادیگارد

سفر به انتهای شب | مروری بر زمینه های سینمای نوآر در فیلم بادیگارد

سکانسی قوی در شروع. تا تیتراژ تمام بشود ،همه چیز مشخص شده است؛ قصه ، قصه ادم هایی است که به سادگی در پی بالا رفتن از پلکان قدرت اند و ادم هایی که به اندازه کافی باهوش نیستند تا بدانند در چه وضعیت پیچیده و خطرناکی زندگی می کنند.
Powered by TayaCMS