فیلم نوشت فیلم نوشت

نقد فیلم زادبوم عواقب توقیف شدنِ یک فیلم
نقد فیلم زادبوم عواقب توقیف شدنِ یک فیلم

نقد فیلم زادبوم عواقب توقیف شدنِ یک فیلم

نگارنده بعد از تماشای زادبوم ساعت ها به این فکر می کرد که چرا باید این فیلم هشت سال توقیف باشد مگر زادبوم چه حرفی می زند که مسئولین دولت وقت این فیلم را توقیف کردند؟

مقاله

نویسنده افشین علیار
نقد فیلم زادبوم عواقب توقیف شدنِ یک فیلم

نگارنده بعد از تماشای زادبوم ساعت ها به این فکر می کرد که چرا باید این فیلم هشت سال توقیف باشد مگر زادبوم چه حرفی می زند که مسئولین دولت وقت این فیلم را توقیف کردند؟

هدف از اکران فیلم های توقیف شده چیست؟ آیا این کار برای دولت فعلی افتخار محسوب می شود؟ بعضی از این فیلم های توقیف شده که اساسا دلیلِ توقیف بودن شان هم مشخص نیست یک اثر تاریخ مصرف گذشته اند که برچسب توقیف روی آن ها خورده است که وقتی اکران عمومی می شوند تماشاگر فکر می کند قرار است با چه اثر جنجال برانگیز روبرو شود اما تماشاگر نمی داند که توقیف شدنِ فیلم ها یک نوع سلیقه از سوی مسئولین است در این چند وقت اخیر چند فیلم توقیفی به نمایش عمومی درآمده  که نتوانستند مخاطب پسند باشند و حتی نتوانستند فروش قابل ملاحظه یی داشته باشند اکثر این فیلم های توقیفی که بعد از چند سال اکران می شوند آنقدر ضعیف و نارس هستند که خودِ فیلمساز هم رغبتی به دیدنش ندارد به طور مثال زادبودم در سال 87 توسط ابوالحسن داوودی ساخته شده و بعد از هشت سال رفع توقیف شده است داوودی بعد از این فیلم رخ دیوانه را ساخته که از همه لحاظ با استقبال مخاطبان و بعضی از منتقدان مواجه شد ، اما در این برهه ی زمانی تماشاگر انتظارِ همچین فیلمی مثل زادبوم را از داوودی ندارد؛ هنر عرصه ی پیشرفت است هر اثری زمان خودش باید دیده شود نمایش دادن یک فیلم بعد از یک فیلم موفق و پرفروش چندان با سیستم هنری منطبق نیست اگر زادبوم در سال 87 اکران می شد شاید با استقبال خوبی هم مواجه می شد اما اکران این فیلم بعد از هشت فقط مخاطب را از سینما رفتن دلسرد می کند. زادبوم یک اثر ضعیف و بی هدف ست که به هیچ وجه قواعد سینمایی در آن رعایت نشده و فیلمساز سعی کرده با المان های نخ نما شده و سطحی فیلمی درباره ی وجود خانواده بسازد اما بستر لازم برای روایت این موضوع در فیلم دیده نمی شود زیرا زادبوم دچارِ چندپارگی مضمونی شده و نمی تواند تمرکز لازم را روی موضوع اصلی اعمال کند، تاکید بی منطق فیلمساز به نوع روایت و چیدمان موقعیت ها، زادبوم را بی هدف کرده است اگر این فیلم در قالب یک مینی سریال ساخته می شد شاید داوودی می توانست بسط اساسی برای پرداخت به تمامی زوایای داستانی را پیدا کند، اما وقتی قرار است این داستان برای سینما ساخته شود آن هم در مدت زمان محدد چرا ابعاد قصه بی منطق گسترده می شود؟ زادبوم می خواهد از هم گسستگی یک خانواده را روایت کند اما لحنِ فیلم و زاویه های پرداختی آن متقاعد کننده نمی باشد چرا؟ قصه پایه و اساس منطقی به تماشاگر ارائه نمی کند زادبوم با اشاره های سطحی می خواهد چارچوب فیلم را شکل بدهد آن هم به طور کلیشه ای ، از هم دور بودن یک خانواده ربطِ منطقی به سیاست بازی های پدر خانواده ندارد به غیر از اینکه فیلمساز بخواهد بگوید سیاست مدار آرمان خواهی مثل بیژن امیری که در زمان جنگ رزمنده بوده حالا به دلیل دست یابی به قدرت بیشتر دخترش را به عقد یک آقازاده در آورده ، این اشارات نمی توانند قانع کننده باشند زادبوم با این مختصات ساختاری در قاب سینما دچار آسیب شده زیرا که زوایای پرداختی فیلمساز آنقدر گسترده است که نمی تواند به طور واضح به آن ها بپردازد ، تحقیق مریم بر روی بازگشت لاک پشت ها در سواحل قشم از سوی دیگر رویارویی امیرعلی با آن دختر آلمانی و بوجود آمدن عشق میان آن ها و طلاق سارا از مهدی در دوبی ، پرت و پلا گفتن های پدر بزرگ در آلمان هرکدام خرده روایت هایی هستند که در سطح ماندند چرا که فیلمساز نتوانسته برای ایجاد این رابطه ها دلیل منطقی به تماشاگر ارائه کند اگر فیلم را یک بار دیگر به یاد بیاورید درک خواهید کرد که زادبوم برای ایجاد خط داستانی و ایجاد ربط در میان کاراکترها درجا می زند، به طوری که فیلمساز نمی گذارد تماشاگر با سکانس ارتباط برقرار کند سکانس ها منطقِ دراماتیک شان را از دست می دهند کات ها باعث عدم تمرکز تماشاگر می شود تا دقیقه ی چهل هیچ ربط منطقیِ میان کاراکتر و کارهایشان دیده نمی شود رابطه ها مجهول است و تماشاگر باید منتظر بماند تا یک اتفاقی رخ دهد فیلم دیر راه می افتد و ریتم داستان کُند و البته جهشی ست روایت چند منظوره و بی نتیجه است موضوع محتوایی فیلم در خرده جزئیات بی ثمر گم شده است از هم دور بودن خانواده موضوع اصلی فیلم است داوودی هم توانسته به این موضوع اشاره کند زادبوم به هدف نهایی رسیده است اما ساختار درام در مضمون و فرم، راهِ رسیدن به این نتیجه را مخدوش کرده است، به طوری که فیلمساز می توانست فارغ از شاخ و برگ اضافی از راه های دیگر به موضوع اصلی برسد. 



اما نوع روایت و رسیدگی به روایت ها از زوایای مختلف، زبان فیلم را الکن کرده است هر کدام از زوایای فیلم به تنهایی می توانند یک قصه ی کامل باشند اما داوودی نتوانسته به طور منسجم و با پردازشی قانع کننده به کاراکترهایش برسد ، پدربزرگ(سرهنگ) را می شود از فیلم حذف کرد، هیچ اتفاقی برای فیلم نمی افتد درد و دل کردن پدربزرگ با یک آشپز آلمانی چه پیشبردی برای فیلم محسوب می شود؟ آیا این نیست که داوودی می خواهد بگوید یک سرهنگ دوران شاه به وضعی رسیده است که در آلمان چمن زنی می کند؟ این شعار یا کلیشه محسوب نمی شود ؟ اگر پدر بزرگ در فیلم نبود داوودی می توانست بیشتر روی موضوع اصلی تمرکز کند، اما در شرایط فعلی فیلم رابطه ها شکل نمی گیرند به طور مثال نوه ی پرفسور اشنایدر چطوری عاشق امیرعلی می شود؟ آیا او به دلیل نتیجه ی تحقیق پدربزرگش و بازگشت لاک پشت پلاک دار عاشق امیرعلی می شود؟ آیا بازگشت لاک پشت ها به محل تولدشان و تخم گذاری شان نشانه ی وحدت خانوادگی محسوب می شود؟ که فیلمساز از این موضوع علمی به برداشت ملودراماتیک رسیده است؟ زادبوم فاقدِ بستر اصولی و ساختاری در ایجاد شکل گیری یک قصه ست روایت های مجزا که بهم وصل می شوند به پیشبرد و هدف درام کمکی نمی کنند شلختگی در مضمون باعث شده فیلم از خط اصلی اش خارج شود و گاهی لحنِ روایت تماشاگر را گمراه می کند، از سوی دیگر کاراکترها به شخصیت نرسیده اند انگار فیلمساز وقت نکرده به شخصیت هایش بپردازد کاراکترها با دیالوگ همدیگر را معرفی می کنند همین مسئله باعث شده بازی بازیگران عمق پیدا نکند وقتی کاراکترهای یک فیلم به شخصیت نرسند و ارتباط میان کاراکترها ضعیف باشد نمی شود به سرانجام رسیدنِ یک فیلم امید داشت ، در سکانس های آخر دیالوگ های امیرعلی به بیژن و دیالوگ های سارا به مریم را به یاد بیاورید ، یک عقده گشایی دیالوگی که باعث گره افکنی هم می شود سارا به دلیل خیانت های شوهرش از دوبی به ایران می آید که بچه اش را بندازد اما با چند حرف نخ نماشده ی مادرش قانع می شود که بچه را باید نگه دارد یا امیرعلی داخل ماشین با پدرش درباره ی گذشته بحث می کند اما تا به ساحل می رسد دست به خاک می زند و می فهمد خاک سرد است و بعد با پدر همکاری می کند تا خاک گرم شود و لاک پشت ها از تخم خارج شوند، این گره افکنی سینمایی نیست زیرا گره یی در کار نبوده که نیاز به گره افکنی باشد زادبوم قصه یی با آدم های خنثی ومنفعل دارد که فقط باید در آخر فیلم بهم برسند. 

نگارنده بعد از تماشای زادبوم ساعت ها به این فکر می کرد که چرا باید این فیلم هشت سال توقیف باشد مگر زادبوم چه حرفی می زند که مسئولین دولت وقت این فیلم را توقیف کردند؟ 



منبع: سلام سینما



----- 0 0
زادبوم ; لاک‌پشت‌ها پرواز می کنند
زادبوم ; لاک‌پشت‌ها پرواز می کنند

زادبوم ; لاک‌پشت‌ها پرواز می کنند

زادبوم فیلمی است که بعد از توقیفی چند ساله به اکران در آمده است و نويدبخش ادامه اکران فیلم هایی از این دست است که سال هاست در توقیف مانده‌اند.ابوالحسن داوودی، کارگردان فیلم جزو سازندگانی است که معمولا فیلم هایی با موضوع بحث برانگیز و دوپهلو برای فیلم‌هایش انتخاب می کند. مرد بارانی و نان، عشق، موتور هزار، بارزترین نمونه از اين آثار هستند.
نقد فیلم بیست و یک روز بعد ; متفاوت از آنچه که تاکنون بوده!
نقد فیلم بیست و یک روز بعد ; متفاوت از آنچه که تاکنون بوده!

نقد فیلم بیست و یک روز بعد ; متفاوت از آنچه که تاکنون بوده!

سید محمدرضا خردمندان برای ساخت « بیست و یک روز بعد » قطعاً تحت تاثیر فضای امروز سینمای ایران نبوده است. فضایی که در یک سوی آن ،داستانهای آپارتمانی که به خیانت افراد به یکدیگر منجر می شود و در طرف دیگر کمدی های جنسی که با محوریت ارتباط زنان و مردان به اکران می رسند. در این فضای آشفته، خردمندان « بیست و یک روز بعد » را ساخته که سینمایی قصه گوست و قهرمان دارد.
Powered by TayaCMS