فیلم نوشت فیلم نوشت

در  نفی خشونت ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز
در نفی خشونت ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز

در نفی خشونت ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز

فیلم ماجرای نیمروز دومین ساخته بلند سینمایی محمد حسین مهدویان است که بعد از فیلم ایستاده در غبار موضوع حساس وقایع سال‌های پر التهاب ترورهای سیاسی سال‌های دهه شصت را دستمایه فیلم خود قرار داده است.

مقاله

نویسنده مصطفی مرشد لو
در نفی خشونت ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز

فیلم ماجرای نیمروز دومین ساخته بلند سینمایی محمد حسین مهدویان است که بعد از فیلم ایستاده در غبار موضوع حساس وقایع سال‌های پر التهاب ترورهای سیاسی سال‌های دهه شصت را دستمایه فیلم خود قرار داده است. روایت شناسایی محل اختفای موسی خیابانی، سرکرده مجاهدین خلق در ایران پس از خروج مسعود رجوی و ابوالحسن بنی‌صدر از ایران، و کشته شدن او توسط ماموران انتظامی و اطلاعاتی انقلاب اسلامی بستری فراهم کرده تا فیلم پر افت و خیزی با مضمونی پلیسی-جنایی ساخته شود.

کارگردان در خلق فضای دهه شصت تلاش قابل قبولی صورت داده و با استفاده از فیلترها و تکنیک‌های تصویری به خوبی توانسته است حال و هوای بصری مربوط به دهه شصت را بازسازی کند، حتی در بازسازی نوع پوشش و آرایش زنان و مردان نیز توفیق قابل قبولی داشته است همانگونه که در بازسازی محیط شهری مربوط به آن سال‌ها توفیق خوبی داشته است، خصوصا با نماهای بسته و متوسط با میدان عمق کم توانسته تمرکز مخاطب را بر سوژه‌ها و شخصیت‌ها متمرکز کرده و با فیلترهای رنگی به کار رفته و افکت‌های تصویری فضای دهه شصتی فیلم را ه خوبی بازسازی کند و از این لحاظ باور پذیری تاریخی فیلم را تا حد زیادی محقق سازد. در استفاده از نماهای بلند در سرتاسر فیلم هم، خصوصا در سکانس افتتاحیه و سکانس درگیری نهایی، تمهیدات بسیار خوبی در حوزه جلوه‌های ویژه میدانی و طراحی صحنه و میزانسن‌ها صورت پذیرفته است و در نتیجه نماهای بلند باور پذیری به دست آمده است که شاید در سینمای ایران کمتر بتوان سراغ گرفت.

فارغ از جلوه‌های بصری اما در برخی حوزه نیز به نظر می‌رسد فیلم ورود خوبی نداشته است؛ گریم چهره شهید بهشتی و لاجوردی به خوبی گریم مسعود کشمیری نیست و تمرکز بر ملاقات رحیم، با بازی احمد مهرانفر، با شهید بهشتی هم به دلیل آنکه کارکرد خاصی در جریان روایت فیلم ندارد می‌توانست حذف شود بدون اینکه نقصانی به روایت‌گری تاریخی فیلم وارد آید. نکته دیگر، کم رنگ کردن نقش بسیاری از شخصیت‌های سیاسی آن مقطع تاریخی است خصوصا پیام‌های و سخنرانی‌های مهم مرحوم امام که نقشی بسیار کلیدی و تاثیرگذار در گذار از بحران‌های آن سال‌ها ایفا کردند و آرامش و امنیت جامعه نوپای انقلابی را استحکام بخشیدند.

استفاده از دوربین پر تحرک و نماهای کوتاه و منقطع و تسلسل بسیار نزدیک به هم حوادث و رخدادها به خوبی التهاب زمانی-مکانی حاکم بر یک نهاد امنیتی را بازنمایی می‌کند و مخاطب را با خود همدل و همراه می‌سازد. فیلم، بسیار از تکنیک‌های فیلم آرگو(2012) بهره گرفته است و فضایی را که در فیلم آرگو خصوصا در بازنمایی صحنه‌های داخلی تسخیر سفارت یا التهاب ناشی از این واقعه در ساختمان سازمان امنیت مرکزی آمریکا نشان می‌داد در این فیلم مورد استفاده قرار داده است. نماهای متوسط و منقطع، سیر سریع حوادث و فیلترهای تصویری مشابه تنها بخشی از مشابهت‌های فرم بین این دو فیلم است.



برکنار از این تلاش‌های قابل دفاع در حوزه تکنیک، بخش جدی‌تر فیلم یا کارکرد اجتماعی و تاریخی آن نیز قابل تامل است. فیلم ماجرای نیمروز با تمرکز بر بخش حساسی از مقاطع تاریخ معاصر ایران و اقدامات مذموم و قابل سرزنش برخی از جریان‌های سیاسی در به التهاب کشیدن فضای جامعه و به وجود آوردن جو خشونت و وحشت در پشت جبهه کشوری گرفتار جنگ، توانسته است به سطح فیلمی راهبردی در مذمت ترور و خشونت در پروسه گفتمان سیاسی در فضای ایران معاصر تبدیل شود، آن هم در شرایطی که برخی از گروه‌های سیاسی معاند یا مخالف در استفاده از خشونت و اسلحه و ترور برای پیشبرد اهداف سیاسی خود دریغی ندارند.

در چنین فضای ملتهبی که منطقه خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری گرفتار خشونت و کشتار و ترور است  به نظر می‌رسد فیلم به یک پیام راهبردی در جهت ایجاد همبستگی ملی برای مقابله با جریانات مشابه خشونت طلب دارد و به تعمیق فضای انزجار از خشونت کور و التهاب افکنی به فضای عمومی کشور کمک می‌کند. اصولا یکی از رسالت‌ها و کارکردهای مهم بازخوانی تاریخ همین است که ما را از تکرار تجربه‌های شکست خورده پیشین بازدارد و تصویری فراروی ما به نمایش بگذارد که بر اساس آن به تصحیح رفتارهای خود بپردازیم؛ کاری که به نظر می‌رسد فیلمساز توانسته است از عهده آن برآید.


تاریخ  در خدمت  انسجام ملی

تمرکز بر مقطعی از تاریخ مجاهدین خلق که از فاز سیاسی وارد فاز نظامی و سرنگونی نظام و خشونت ورزی علیه افراد بیگناه و شهروندان عادی شده و به تبع آن با ریزش شدید نیروها و از دست دادن پایگاه اجتماعی خود در بین توده‌های هوادار شدند، بخشی از تاریخ این گروه انقلابی است که اجماعی همه جانبه و ملی مبنی بر این وجود دارد که راه طی شده توسط آنها در آن مقطع تاریخی خاص خطایی راهبردی و فاجعه آمیز برای همه  بوده است. از این حیث می‌توان گفت که فیلم، همدلی همه جانبه‌ای در بین تمام گروه‌های سیاسی و توده‌های عمومی مردم ایجاد می‌کند و به گسترش یک فرهنگ سیاسی مبتنی بر عدم خشونت کمک خواهد کرد، فارغ از آنکه برهه حساسی از تاریخ ایران معاصر را به صورتی تاثیرگذار و باورپذیر برای نسل‌هایی که هیچ خاطره‌ای از آن مقطع حساس تاریخی ندارند بازسازی می‌کند و به خاطره‌ای برای آنها تبدیل می‌شود.

در یک نتیجه‎گیری اولیه می‎توان گفت که فیلم ماجرای نیمروز می‎تواند به عنوان الگوی قابل قبولی چه در سطح تحقیق تاریخی و چه باورپذیری در فضای سینمای ایران مطرح شود و رویکردی که، چه در سطح فرم و چه در سطح محتوا، در بازسازی یک مقطع تاریخی پیش گرفته برای بازسازی رخدادهای حساس دیگری که در آن سال‎های پر‌ آشوب بر کشور گذشته است به کار گرفته شود

به نظر می‌رسد بازسازی چنین وقایعی که اجماعی ملی در خصوص آن وجود دارد، فارغ از موضع‌گیری‌های سیاسی چپ و راست، بتواند در افزایش همبستگی ملی کمک شایان توجهی بکند آن هم در مقطع زمانی امروز که شکاف‌های اجتماعی مهمی در ساختار نظام وجود دارد که باید در پر کردن آنها همت مضاعفی صورت بپذیرد و توطئه‌های بسیار حساب شده‌ای در فرای مرزهای منطقه برای به آشوب کشاندن و به التهاب کشاندن فضای کشور وجود دارد. امروز هر گونه کوششی در رد فرهنگ خشونت و ترور کمک به تحکیم مدنیت در جامعه است و کمک به تحکیم فضای جمهوریت نظام، مشابه همان کاری که فیلم ماجرای نیمروز به صورت غیر مستقیم انجام می‌دهد.

در یک نتیجه‌گیری اولیه می‌توان گفت که فیلم ماجرای نیمروز می‌تواند به عنوان الگوی قابل قبولی چه در سطح تحقیق تاریخی و چه باورپذیری در فضای سینمای ایران مطرح شود و رویکردی که، چه در سطح فرم و چه در سطح محتوا، در بازسازی یک مقطع تاریخی پیش گرفته برای بازسازی رخدادهای حساس دیگری که در آن سال‌های پر‌ آشوب بر کشور گذشته است به کار گرفته شود؛ رویکردی که تاکید بر مستند گونگی دارد و داستان‌ها و مقاطعی از رویدادها را برای بازسازی انتخاب می‌کند که اجماعی ملی در خصوص آنها وجود دارد و همه گروه‌های سیاسی درون نظام و عموم مردم بر روی آنها یک هم نظری و اشتراک فکری دارند.









----- 0 0

مقالات مشابه

خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد
خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد

خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد

ماجرای نیمروز خوب می داند که نسبت ما با سازمان مجاهدین و چریک های فدایی خلق، موسی خیابانی و حمید اشرف، مسعود رجوی چیست. توقیق این فیلم در این است که می داند که این نام ها بخشی از تاریخ ما هستند. بخشی از واقعیت ما.
بازنمایی مردانه از مقاومت و پیروزی ; نگاهی به دو فیلم سیانور و ماجرای نیمروز
بازنمایی مردانه از مقاومت و پیروزی ; نگاهی به دو فیلم سیانور و ماجرای نیمروز

بازنمایی مردانه از مقاومت و پیروزی ; نگاهی به دو فیلم سیانور و ماجرای نیمروز

دو فیلم «سیانور» و «ماجرای نیمروز» به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی و کارگردانی بهروز شعیبی و محمدحسین مهدویان از دو زاویه دید متفاوت به بررسی اندیشه سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین و نوع عملکرد آن‌ها پرداخته‎‌اند. سیانور، تقابل نیروهای ساواک با این سازمان در دهه پنجاه را بررسی می‌کند و ماجرای نیمروز، تقابل نیروهای انقلابی با این گروهک را در دهه شصت و بعد از انقلاب بازنمایی می‌کند.
لویاتان در کوچه پس کوچه های تهران ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز
لویاتان در کوچه پس کوچه های تهران ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز

لویاتان در کوچه پس کوچه های تهران ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز

برای بررسی روایت، در فیلم ماجرای نیمروز ابتدا باید نگاهی داشته باشیم به مفهوم دشمن در این فیلم. مخصوصاً که ما چیز زیادی از دشمنان نمی بینیم و تمام تصویری که از دسته دشمنان داریم در تاثیری است که رفتار آنها بر شخصیت های اصلی فیلم می گذارد و همین به وجه دراماتیک روایت افزوده است. دشمنی که هر لحظه از جایی سر برمی آورد و نمی‌توان با یک استراتژی مشخص با او مقابله کرد.
گزارش یک وضعیت بغرنج ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز
گزارش یک وضعیت بغرنج ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز

گزارش یک وضعیت بغرنج ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز

«واقعیت همیشه خلاق تر از تخیل است» این قانونی است که مستند سازان به حقانیتش ایمان دارند. این کلید خلق ماجرای نیمروز و جذابیت های آن است. تعهد به واقعیت در حد اقتضائات سینما باعث شده ما با فیلمی روشمند مواجه باشیم. این فیلم با آنکه بر فرم مستند گونه اش اصرار دارد، اما قواعد ژانر را هم در دل خود حفظ میکند.
تفکر در فضای به شدت بسته ; کنش در فضای بی نهایت باز مصاحبه ای برای فهم بهتر فیلم ماجرای نیمروز
تفکر در فضای به شدت بسته ; کنش در فضای بی نهایت باز مصاحبه ای برای فهم بهتر فیلم ماجرای نیمروز

تفکر در فضای به شدت بسته ; کنش در فضای بی نهایت باز مصاحبه ای برای فهم بهتر فیلم ماجرای نیمروز

فیلم ماجرای نیمروز چهره ای از شخصیت های سازمان مجاهدین خلق به ما نشان نمی دهد. اما این یک حذف معنا دار است. فیلم با محور قرار ندادن یک چهره خاص، در واقع خود تشکیلات را به روی صحنه می آورد. هستی تشکیلات به معنای لجام گسیخته و دیوانه وار و ابتدایی آن بر حذف هویت فردی بنا شده است.
اخلاق که در نهاد ما آرمیده است ; نگاهی به فیلم بدون تاریخ بدون امضا
اخلاق که در نهاد ما آرمیده است ; نگاهی به فیلم بدون تاریخ بدون امضا

اخلاق که در نهاد ما آرمیده است ; نگاهی به فیلم بدون تاریخ بدون امضا

لحظه ای که فیلم بدون تاریخ و بدون امضا به پایان رسید، و هدیه تهرانی از امیر اقایی در نقش دکتر نریمان از او پرسید حالا «واقعا اون پسر به خاطر تصادف مرد» و دکتر نریمان به جای پاسخ دادن به این سوال مشخص، لبخندی مبهم و ناپیدا را تحویل هدیه تهرانی داد، به این نتیجه رسیدم که یک فیلم غیرضروری و شاید نالازم را تماشا کرده ام اما....
خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد
خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد

خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد

ماجرای نیمروز خوب می داند که نسبت ما با سازمان مجاهدین و چریک های فدایی خلق، موسی خیابانی و حمید اشرف، مسعود رجوی چیست. توقیق این فیلم در این است که می داند که این نام ها بخشی از تاریخ ما هستند. بخشی از واقعیت ما.
Powered by TayaCMS