فیلم نوشت فیلم نوشت

پدر،برادر،شوهر، مرد ; یادداشتی بر فیلم کامیون
پدر،برادر،شوهر، مرد ; یادداشتی بر فیلم کامیون

پدر،برادر،شوهر، مرد ; یادداشتی بر فیلم کامیون

«کامیون» آخرین ساخته کامبوزیا پرتوی اگرچه فیلم ساده ای است اما فیلم بسیار مهمی است. این یادداشت کوتاه تلاشی است در اثبات همین ادعا. کامبوزیا پرتوی فیلمنامه نویس و کارگردان باسابقه سینمای ایران از معدود افرادی است که در تمام سالهای فعالیتش ثباتی نسبی داشته و چندان درگیر جوهای زودگذر ومدهای سالانه سینمای ایران نشده است.

مقاله

نویسنده مهدی فرقانی
پدر،برادر،شوهر، مرد ; یادداشتی بر فیلم کامیون

«کامیون» آخرین ساخته کامبوزیا پرتوی اگرچه فیلم ساده ای است اما فیلم بسیار مهمی است. این یادداشت کوتاه تلاشی است در اثبات همین ادعا. کامبوزیا پرتوی فیلمنامه نویس و کارگردان باسابقه سینمای ایران از معدود افرادی است که در تمام سالهای فعالیتش ثباتی نسبی داشته و چندان درگیر جوهای زودگذر ومدهای سالانه سینمای ایران نشده است. او فعالیتش را در دورانی آغاز کرد که سینمای ایران بعد از انقلاب، تغییرات و دگرگونی هایش را پشت سر گذاشته بود و  دورانی با ثباتی را شروع کرده بود. پرتوی در سال ۱۳۶۶ اولین فیلمش به نام «ماهی» را ساخت یعنی در سالهایی که سینمای ایران معنایی جدید و هویتی تازه یافته بود. این هویت تازه برآمده از ضرورت های انقلاب و تغییرات حاصل از آن بود. سینمایی که امروزه آن را به عنوان سینمای شاعرانه میشناسیم دقیقا همان معنا و هویت جدید است. سینمایی سرشار از سادگی و روایتگر داستان آدمهای فراموش شده جامعه. سینمایی که اغلب شخصیت هایش آدم های فقیر بودند و چندان زرق و برقی در آن دیده نمیشد. سینمایی که با پرداختن به گوشه های پنهان جامعه نوعی هویت بومی و ایرانی برای خود ایجاد کرده بود. نام بسیاری از فیلمهای بزرگ و ماندگار سینمای ایران مانند «خانه دوست کجاست»، «نیاز»، « روسری آبی» ، «بادکنک سفید» و بسیاری از آثار ماندگار دیگر را در دل ذیل خود داشت. کامبوزیا پرتوی خود در خلق این نوع سینما نقش بسزایی داشت و به عنوان یک فیلمنامه نویس جایگاه تثبیت شده ای در آن به دست آورده بود. اما اغلب هم دوران های وی برحسب جبر  یا هیجانات زمانه، تن به تغییر دادند و یا چشم در خاک فرو بستند و آن نوع سینما کم کم به فراموشی سپرده شد.اما پرتوی به دور از این هیجانات کار خود را ادامه داد و امروز میتوان وی را تنها فرد بازمانده آن سینمای شاعرانه دانست. اکنون وی بعد از گذشت سالها و کسب تجربه های فراوان، فیلمی را به جشنواره سی و ششم عرضه کرده است که یاد و خاطره تمام آن فیلمهای فراموش شده را زنده میکند. فیلم «کامیون»



«کامیون» درواقع تنها بازمانده آن سینما در سالهای اخیر است، با همان سادگی و شاعرانگی. فیلمی که شخصیت هایش انسانهای فراموش شده جامعه اند و در عین سادگی داستانی عمیق و اثر گذار در دل خود دارد. یک زن کرد ایزدی جنگ زده همراه با فرزندش از کردستان عراق به تهران آمده تا شوهرش را پیدا کند، شوهری که خیلی وقت است از او خبر نیست. او از جانب اقوام شوهرش همراه راننده کامیونی به تهران فرستاده میشود، راننده ای تقریبا مسن، خوش قلب و ساده دل که شرافت و غیرتش از هرچیز دیگر برایش مهمتر است. اما همراه زن یک محافظ هم هست. برادر شوهرش هرچند که کم سن و سال است اما قرار است در نبود برادرش حافظ ناموس وی باشد. تمام فیلم داستان همین سه نفر و جستجوی آنها برای شوهری گم شده است. اما هر چه پیش میروند امید پیدا کردن شوهر کم رنگتر میشود و در عوض عشق پیرمرد راننده به زن جوان پررنگتر و پرر نگتر.

فیلم به سیاق همان سینمای شاعرانه تقابل بنیادین میان اغنیا و فقرا و ترس از شهری بزرگ همچون تهران را در دل خود دارد  ولی ارزش چیزهای کوچک را هم بخوبی نشان میدهد. کامیونی تقریبا درب و داغون که میتواند جای خانه نداشته زن آواره را پر کند و غذایی ساده در کنار صدای خنده کودکی که به قول راننده، شور زندگی را به کامیون وی آورده است. دلخوشی کوچکی در کنار هزاران گرفتاری و بدبختی  دلخوشی که پیرمرد را همراه با زن به ناشناخته های میکشاند. این نوع سینما اگرچه امروزه دیگر چندان مورد توجه فیلمسازان قرار نمیگیرد اما همچنان جذاب و زیباست و زیبایی اش در عین سادگی اما نباید فراموش کنیم که در پشت هر امر ساده دنیایی از پیچیدگی پنهان است. این پیچدگی را باید در تجربه فراوان و استادی پرتوی دانست. وی در عین توانایی برای ساخت فیلمهایی از جنسی دیگر، همچنان به آن سینمای اصیل پایبند بوده و اکنون ثمره تمام آن وفاداری را در فیلمی قابل ستایش به مخاطبان سینمای ایران عرضه کرده است. فیلم تداعی گر حسی نوستالژیک از دوران سادگی و بی ریایی است. شخصیت راننده را به خوبی میشناسیم هرچند اولین بار است که او را میبینیم. حتی آن زن کرد آواره با آنکه از کشور و آیینی دیگر است باز برایمان آشناست و حتی آن تعصب غیرت کودکی که مامور به حفاظت از زن برادرش است. عکس خواننده های قدیمی که به در کامیون نصب شده اند و آن چشمهای زیبا بر تاج کامیون، همه تداعی گر خاطرات فراموش شده اند.



اما اینکه فیلم کامیون آخرین بازمانده از سینمای شاعرانه است تنها دلیل مهم بودن آن نیست. دلیل دیگری که بر اهمیت این فیلم میتوان بیان کرد، بازنمایی شرایط اجتماعی و اشاره غیر مستقیم به مفهوم جنگ و امنیت است. فیلم اگرچه در پی قصه گویی است اما این قصه اشاره ای غیر مستقیم به جنگ و فقدان امنیت در کشورهای همسایه و امنیت و آرامش در داخل کشور دارد. فیلم با ظرافت تمام نشان میدهد که تهران مامن بسیاری از مردم جنگ زده کشورهای همسایه شده است. سکانس ابتدایی فیلم زنان آواره ای را نشان میدهد که برای حفظ جانشان درحال فرارند و در سکانس پایان زن آواره توانسته سرپناهی برای خود بدست آورد آنهم در کنار تهران. و این پناهگاه حاصل ثبات و امنیتی است که در ایران وجود دارد. هرچند فیلم در بیان این تضاد میان ایران و کشورهای همسایه خودآگاهی ندارد و تنها در پی قصه گویی است اما نباید فراموش کنیم راوی این قصه شخصی مانند کامبوزیا پرتوی است. کسی که در سال ۱۳۶۹ فیلم «بازی بزرگان» را ساخته و درآن داستان آوارگی و در به دری مرزنشینان ایرانی روایت کرده. اگر  در بازی بزرگان کودکان این دیار توسط ارتش عراق اسیر میشوند و یا آواره میشوند حال بعد از سه دهه آوارگان عراقی به ایران پناه میاورند و در تهران امنیت از دست رفته شان را بدست میاورند و حتی مردی درکنار آنها قرار میگیرد که میتواند جای مرد از دست رفتن شان را پر کند.

فیلم کامیون چنانچه اشاره شد فیلم با ارزش و مهمی است و از نظر اجرایی هم یکی از فیلمهای شاخص جشنواره سی و ششم به حساب می‌آید. بخصوص در زمینه بازیگری. سعید آقاخانی که پیش ازاین در فیلم «خداحافظی طولانی» موفق به کسب سیمرغ شده بود یکی از شانسهای اصلی برای کسب عنوان بهترین بازیگر مرد است و همچنین کارکتر زن فیلم اجرایی فوق العاده از نقش خود دارد. این سینمای شاعرانه که بنیانش برآمده از قصه ای ساده و روابط صمیمی انسان ها در جامعه ایرانی است، متاسفانه در حال فراموشی است و کامیون یکی از معدود آثار این نوع سینما در سالهای اخیر است. از بین رفتن این گونه سینمایی به معنای از دست رفتن یکی از ظرفیت های ناب سینمای ایران است و مطمئنن به راحتی جایگزینی مناسب برای آن پیدا نخواهد شد.









----- 0 0

مقالات مشابه

سرگردان در طرح یک سوژه ; نگاهی به فیلم کامیون
سرگردان در طرح یک سوژه ; نگاهی به فیلم کامیون

سرگردان در طرح یک سوژه ; نگاهی به فیلم کامیون

کامیون، آخرین ساخته کامبوزیا پرتوی، سینماگر و فیلم نامه نویس قدیمی سینمای ایران است. برخی از فیلم‎های او خاطره ساز دوران کودکی بسیار از کودکان و نوجوانان دهه شصت و اوایل دهه هفتاد به شمار می‎روند.
داستان یک شهر ; نگاهی به فیلم کامیون
داستان یک شهر ; نگاهی به فیلم کامیون

داستان یک شهر ; نگاهی به فیلم کامیون

«کامیون» ساخته کامپوزیا پرتوی از فیلم های خوب جشنواره تا به امروز بوده است. کارگردان گزیده کاری که بیش از فیلمسازی، به عنوان فیلمنامه نویس فعالیت داشته است. این نهمین فیلم پرتوی در جایگاه کارگردان از سال 1366 است.
رنگ گردن مفاهیم ; یادداشتی بر فیلم هایلایت
رنگ گردن مفاهیم ; یادداشتی بر فیلم هایلایت

رنگ گردن مفاهیم ; یادداشتی بر فیلم هایلایت

هایلایت فیلمی در باره ناموس و غیرت است. اما در راه داستان خود، این دو مفهوم را تغییر می دهد. مسئله ناموس و غیرتی که مرد ایرانی به زن و ناموس خود دارد ، مسئله ای نیست که بتوان به راحتی آن را تغییر داد هرچند مناسبات جدید زندگی شهری، گسترش حضور زنان در اجتماع، افزایش آمار طلاق، تغییر باورهای فرهنگی و ارزشی ، خواسته یا ناخواسته مفهوم غیرت و حساسیت بر سر تعصبات خانوادگی را نیز تغییر داده است.
میراث زندگان ; نگاهی به فیلم سرو زیر آب
میراث زندگان ; نگاهی به فیلم سرو زیر آب

میراث زندگان ; نگاهی به فیلم سرو زیر آب

باشه آهنگر در فیلم سرو زیر آب سعی کرده است به یکی از فعالیت ها و دسته های دیده نشده جنگ ایران و عراق بپردازد. «ستاد معراج شهدا» گروهی بودند که جنازه های شهدا را کشف و تشخیص هویت می کردند و پس از بررسی های دقیق و قطعی به خانواده هایشان خبر و تحویل می دادند.
Powered by TayaCMS