فیلم نوشت فیلم نوشت

فصل نرگس تلاش‌های ناکام یک ژن خوب در عرصه هنر
فصل نرگس تلاش‌های ناکام یک ژن خوب در عرصه هنر

فصل نرگس تلاش‌های ناکام یک ژن خوب در عرصه هنر

فصل نرگس را در بهترین حالت می‌توان با یک اثر تلویزیونی متوسط مقایسه کرد که می‌شود آن را به بهانه حضور تعدادی بازیگر سرشناس در یکی از روزهای کم‌مخاطب رسانه ملی و در میان انبوهی از فیلم‌ها و سریال‌های تکراری صدا و سیما به خورد مخاطبان تلویزیون داد!

مقاله

نویسنده احسان سالمی
فصل نرگس تلاش‌های ناکام یک ژن خوب در عرصه هنر

«فصل نرگس» را در بهترین حالت می‌توان با یک اثر تلویزیونی متوسط مقایسه کرد که می‌شود آن را به بهانه حضور تعدادی بازیگر سرشناس در یکی از روزهای کم‌مخاطب رسانه ملی و در میان انبوهی از فیلم‌ها و سریال‌های تکراری صدا و سیما به خورد مخاطبان تلویزیون داد!

سرویس فرهنگی فردا؛ احسان سالمی: حضور پرتعداد فیلمسازان زن در عرصه فیلمسازی اتفاق قابل توجهی است که در سال‌های قبل روند رو به رشدی داشته و حتی بخش قابل توجهی از جشنواره فجر سال گذشته نیز به آثار فیلمسازان زن اختصاص پیدا کرده بود. اما این حضور پرتعداد نباید منجر به تولید آثاری شود که از حداقل‌های سینمایی محروم هستند و در نهایت نیز تاثیری جز پایین آوردن شان و جایگاه فیلمسازان زن ندارند.

فیلم «فصل نرگس» ساخته نگار آذربایجانی یکی از نمونه‌‌های این موضوع است. فیلمی با سه قصه موازی که محوریت هر کدام از آن‌ها روایت یک مسئله و معضل اجتماعی است که فیلمساز آن‌ها را با استفاده از چند نشانه و اتفاق بهم متصل کرده است.

اما آنچه که باعث شده نگارنده این متن نسبت به دومین ساخته سینمایی نگار آذربایجانی نگاهی در حد یک ساخته آماتور را داشته باشد؛ عدم شناخت کارگردان اثر از قواعد ساده تدوین و چگونگی روایت چند قصه خطی و بدون چالش در کنار هم است؛ به نحوی که درهم ریختگی اتفاقات پیش آمده در فیلم باعث شده تا علاوه بر سردرگمی مخاطب در میان این سه قصه و عدم توانایی او در درک منظور فیلمساز از قرار دادن این چند داستان در کنار هم، ریتم فیلم را نیز به شدت کند و کشدار نماید به نحوی که در زمان نمایش این اثر در جشنواره فجر، سی دقیقه‌ ابتدایی اثر، به واسطه همین ریتم کشدار گروه زیادی از تماشاچیان را از سالن پخش فیلم در برج میلاد فراری داد!

هر چند که ایده فیلمساز در چگونگی اتصال خرده روایت‌های اثر از طریق توسل به نشانه‌‌ای چون دسته گل‌نرگس ارزشمند و قابل تقدیر است ولی به نظر می‌رسد آنچه که باعث شده تا این خرده روایت‌ها به جز یک مورد، در سایر موارد‌ آن‌گونه که باید و شاید درست و جاندار از آب درنیاید؛ اصرار بیش از حدفیلمساز بر پرداختن به همه این قصه‌ها در کنار هم و در محدوده زمانی کوتاه یک اثر سینمایی است. درواقع آنچه که با دیدن «فصل نرگس» به ذهن متبادر می‌شود آن است که فیلمساز با دغدغه پرداختن به مسئله پیوند عضو وارد گود شده و بعد از آن چون در ذهنش دغدغه‌هایی همچون رابطه هنرمندان با مردم را هم داشته، یکی از روایت‌های فیلمش را به ماجرای در همین زمینه اختصاص داده است در حالی که اساسا این موضوع ارتباطی با هدف اولیه قصه و فیلم ندارد.       

در موردی دیگر نیز فیلمساز با همان دغدغه‌ای فمنیستی که پیش از این در ساخته اولش یعنی «آینه‌های روبرو» از خود نشان داده به سراغ داستان مادری رفته که به‌طور غیرعمد نوزاد شیرخواره‌اش را کشته و حالا با ناراحتی‌های ناشی از این حادثه دست به گریبان‌شده است. جالب آن که همه اجزای تکمیل‌کننده این بخش از داستان، زنان هستند تا آنجا که فیلمساز اصرار داشته حتی برای ایفای نقش یک راننده آژانس که نقش چندانی هم در قصه ندارد نیز از یک بازیگر زن استفاده کند تا فضای این روایت کاملا در سیطره زنانگی فیلمساز باقی بماند.       



البته این ریشه‌های فمنیستی را در روایت‌های دیگر فیلم نیز می‌توان دید آنچنان که در بخشی از اثر که زوج ریما رامین‌فر و امیر آقایی بازیگران آن هستند؛ رامین‌فر در نقش یک راننده آژانس با رفتارهای درست اخلاقی خود، باعث ایجاد تغییری اساسی در نگاه کاراکتر امیر آقایی که در این فیلم نقش یک بازیگر سرشناس سینما را ایفا می‌کند، می‌شود. یعنی در این مورد نیز در نهایت یک زن است که با رفتارهای خوب و درست خود به به مردی خودخواه و از خودراضی تلنگر می‌زند! 

گذشته از همه این موارد پایان‌بندی فاجعه‌بار فیلم بیش از هر چیز نشان‌دهنده آن است، که نگار آذربایجانی مسیر بسیار طولانی را برای رسیدن به حداقل‌های کارگردانی پیش رو دارد. پایانی بی‌منطق و کاملا شعاری که به نظر می‌رسد توسط سرمایه‌گذار اثر که وزارت بهداشت بوده، به اثر حقنه شده و کیفیت اثر را از آنچه که هست نیز نازل‌تر نموده است.

جالب آن که حتی حضور حمیدرضا عارف در قامت سرمایه‌گذار این اثر هم نتوانست کمکی به بهتر دیده شدن این اثر کند. اثری که بسیاری از چهره‌های سیاسی برای افتتاحیه آن حضور پیدا کردند ولی در نهایت به کمترین میزان استقبال روبرو شد. با این شرایط به نظر می‌رسد 

«فصل نرگس» را در بهترین حالت می‌توان با یک اثر تلویزیونی متوسط مقایسه کرد که می‌شود آن را به بهانه حضور تعدادی بازیگر سرشناس در آن در یکی از روزهای کم‌مخاطب رسانه ملی و در میان انبوهی از فیلم‌ها و سریال‌های تکراری صدا و سیما به خورد مخاطبان تلویزیون داد!         



منبع سرویس خبری فردا



----- 0 0

مقالات مشاهده شده

سیانور | مجتبی اردشیری
سیانور | مجتبی اردشیری

سیانور | مجتبی اردشیری

در  نفی خشونت ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز
در نفی خشونت ; نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز
مصیبت میراث طلا ; نگاهی به فیلم حمال طلا
مصیبت میراث طلا ; نگاهی به فیلم حمال طلا
نیمه شب اتفاق افتاد | یاسمن خلیلی فرد
نیمه شب اتفاق افتاد | یاسمن خلیلی فرد
نقد فیلم زادبوم عواقب توقیف شدنِ یک فیلم
نقد فیلم زادبوم عواقب توقیف شدنِ یک فیلم
 
روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی
روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
Powered by TayaCMS