فیلم نوشت فیلم نوشت

سرگردان در طرح یک سوژه ; نگاهی به فیلم کامیون
سرگردان در طرح یک سوژه ; نگاهی به فیلم کامیون

سرگردان در طرح یک سوژه ; نگاهی به فیلم کامیون

کامیون، آخرین ساخته کامبوزیا پرتوی، سینماگر و فیلم نامه نویس قدیمی سینمای ایران است. برخی از فیلم‎های او خاطره ساز دوران کودکی بسیار از کودکان و نوجوانان دهه شصت و اوایل دهه هفتاد به شمار می‎روند.

مقاله

نویسنده مصطفی مرشدلو
سرگردان در طرح یک سوژه ; نگاهی به فیلم کامیون

کامیون، آخرین ساخته کامبوزیا پرتوی، سینماگر و فیلم نامه نویس قدیمی سینمای ایران است. برخی از فیلم‌های او خاطره ساز دوران کودکی بسیار از کودکان و نوجوانان دهه شصت و اوایل دهه هفتاد به شمار می‌روند. پرتوی بعدها سینمای کودک و نوجوان را رها کرد و پای در مسیر سینمای بزرگسالان گذاشت و آخرین فیلم او هم به نحوی امتداد همین دوره کاری او به شمار می‌رود، هرچند در این فیلم اخیر هم، به واسطه حضور یک نوجوان در یکی از نقش‌های اصلی فیلم، می‌توان ارتباطی بین سینمای اولیه پرتوی با سینمای اخیرش رد گرفت.

داستان کامیون، قرار است حکایت آوارگی و کوچ ناخواسته ایزدی‌ها، با تاکید بسیار بر اینکه شخصیت اصلی فیلم یک خانواده ایزدی است، از خانه و کاشانه‌اشان در جریان جنگ افروزی داعش در سنجار و شمال عراق باشد. از همین ابتدای کار فیلم در ترسیم تفاوت‌های شخصی شخصیت‌های درگیر در روند روایت دچار لکنت است و از ورطه کلیشه‌های رایج نمی‌تواند فراتر برود؛ به این معنا که در ترسیم یک خانواده ایزدی و معرفی جهان بینی و هویت فردی او دچار لکنت و حتی گنگی است. اصولا در چنین فیلم‌هایی که تاکید خاصی بر دین یا مرام شخصیت‌ها می‌شود، مخاطب منتظر است ببیند تفاوت دیدگاه‌ها تا به کجاست و از طریق تمایز گذاری بین خود و شخصیت به جهانِ زیسته او راه بیابد و با او به یک همدلی و یگانگی در مفاهیم برسد. در طول تمام فیلم اما این اتفاق نمی‌افتد و تنها در یک صحنه از فیلم که راننده کامیون برای حفاظت از اسباب و اثاثیه خانواده ایزدی به صورت فیزیکی درگیر می‌شود از زبان او این حقیقت بیان می‌شود که ایزدی‌ها یا یزیدی‌ها ربطی به پرستش یزید، قاتل امام حسین، ندارند و پیش از اسلام بوده‌اند و شاخه‌ای مرتبط با مسیحیت هستند.



از این رهگذر فیلم در ترسیم تفاوت و تمایز بین شخصیت‌ها ناموفق است و به این ترتیب مخاطب هیچ تفاوت خاصی در ایزدی بودن این خانواده آواره شده با یک خانواده مهاجر افغان یا عرب یا کرد و در نتیجه آگاهی نسبت به مساله و بحرانی که دامنگیر آن‌ها شده است، احساس نمی‌کند. این مساله نشان دهنده سطحی نگری سینماگر در ترسیم رنج‌های قومی کسانی است که به صرف عقیده‌ای متفاوت دچار محنت و رنج جانکاهی شدند که برگ تاریکی در پهنه فرهنگ بشری در قرن بیست و یکم را رقم زدند و به این ترتیب فیلمی که قرار بود دریچه‌ای برای ترسیم رنج‌ها و محنت‌های یک خانواده بی پناه ایزدی باشد تبدیل به فیلمی با درونمایه جستجوی همسر گمشده می‌شود. این مهم حکایت از معضل بسیار بنیادیِ عدم تحقیق کافی در موضوع  و تم مورد نظر سینماگر دارد. می‌توان به حدس گفت که سینماگر از دور نکته‌ای در مورد ایزدی‌ها شنیده و متاثر شده و به این ترتیب خواسته است ادای دینی به این گروه اقلیت بکند و حال آنکه در چنین وضعیت‌هایی ورای احساسات، می‌باید به نوعی موضوع را طرح کرد که مخاطب ناآشنا به اصل ماجرا، جهانی را درک کند که به صرف متفاوت بودن از منظر عده‌ای فرد متعصب کور دل، تن به آوارگی می‌دهد و از دیار خود طرد می‌شود.

صرف ترسیم صحنه‌هایی از قتل عام کردهای ایزدی، آن هم با پاشیدن خون آنها بر روی برف، نمی‌تواند آنچنان پرمعنا باشد که مخاطب را به این وجه مهم از مساله راهنمون شده و مخاطب را به درون جهنم برآمده از عدم رواداری و مدارا با دیگری، که خود یکی از مسایل بسیار با اهمیت حوزه فلسفه اخلاق در قرن اخیر است، راه ببرد.توجه به همزیستی مسالمت آمیز در این دوران پیچیده وشکننده یک اصل سازنده در شکل گیری زندگی رشد یافته می باشد.[1]از مطالعه احادیث و روایات اسلامی نیزچنین بر می آید که زندگی آرام و صلح آمیز و ایجاد رابطه محبت و مودت با بیگانگان امری است که مسلمانان در روابط خود از آن الگو و بهره می گیرند. چه اینکه آیین اسلام ، آیین فطرت است و هرگز با احساسات طبیعی و انسانی بشر ، ضدیت ندارد.[2] تحفظ این اصل به معنای همزیستی مسالمت آمیز و زندگی مسلمانانه با دیگران است وبه معنای نادیده گرفتن حقانیت دین اسلام به عنوان آخرین دین کامل توحیدی نمی باشد.

سینماگر با پرش از چنین دغدغه‌ای، فیلم را به سطح یک درام کاملا شخصی در می‌اندازد و تمام موضوع را به تم جستجوی یک شوهر گمشده در تهران فرو می‌کاهد.

در این وهله هم فیلم هر چند می‌کوشد معضلات بیکاری و آوارگی کارگران فصلی را ترسیم کند و مشکلات آنها را ترسیم کند، ولی ناتوان از نزدیکی و تقرب به موضوع است و به صرف تصویرگری اغراق آمیز از تجمع این کارگران در اطراف یکی از میادین تهران اکتفا می‌کند.

فیلم کامیون، با ملاحظات پیش‌گفته، در سطح اثری نا مرتبط با مقوله فاجعه آوارگی یک قوم به صرف تفاوت عقیده باقی می‌ماند. بخش دیگری از فیلم تاکید گاهی آزار دهنده فیلم بر غیرت بیش از حد برادر همسر دختر ایزدی است که هر از گاهی منتظر آن است که چاقویی را که پدر بزرگش به او داده است در بدن راننده کامیونی که در کمک به آنها از هیچ کمکی فروگذار نکرده است، فرو کند. تاکید آزار دهنده بر این جنبه از شخصیت یک نوجوان آواره ایزدی تنها و تنها به القای این مساله دامن می‌زند که این قوم تعصب‌های آزار دهنده‌ای بر جنس مخالف دارند و در این مسیر حتی نگاهی به شخصیت طرف مقابل خود نداشته و تمام خیرخواهی او را نادیده می‌انگارد.

با تصویری که تا بدینجا ترسیم شد می‌توان در نهایت اذعان کرد که فیلم در ابتدا با تاکید بسیار بر مقوله پیچیده آوارگان کرد ایزدی آغاز می‌شود و در نهایت به یک درام اجتماعی و کاملا شخصی فروکاسته شده و معنای اولیه خود را به سطح دغدغه‌های متداول و جاری بیکاری و سرگردانی جوانان بیکار بخش‌های حومه‌ای و حاشیه‌ای کشور فروکاسته می‌شود و تمام آن دغدغه و مجادله داعش و ایزدی‌ها و ابعاد بحران نسل کشی و به بردگی کشیده شدن زنان ایزدی به محاق می‌رود.

فیلم کامیون در نهایت در طرح موضوع خود ناموفق است و سینماگر نه تنها به موضوع مورد نظر خود اشراف نداشته بلکه تا حد زیادی در طرح درست آن کاملا ناموفق است و با تشتت در موضوع‌های طرح شده در فیلم توان لازم برای طرح درست یک مساله اصلی را از دست می‌دهد.



[1] . در این مقوله می‌توان به کتاب‌های امانوئل لویناس و مصاحبه‌های او مراجعه کرد که به صورت بسیار برجسته‌ای به مقوله رابطه من با دیگری و به رسمیت شناختن دیگری به عنوان یکی از بزرگترین عناصر رابطه اخلاقی پرداخته است.

[2] محمد مهدی کریم نیا، همزیستی مسالمت آمیز در اسلام و حقوق بین الملل (قم ، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1383) ص 274









----- 0 0

مقالات مشابه

داستان یک شهر ; نگاهی به فیلم کامیون
داستان یک شهر ; نگاهی به فیلم کامیون

داستان یک شهر ; نگاهی به فیلم کامیون

«کامیون» ساخته کامپوزیا پرتوی از فیلم های خوب جشنواره تا به امروز بوده است. کارگردان گزیده کاری که بیش از فیلمسازی، به عنوان فیلمنامه نویس فعالیت داشته است. این نهمین فیلم پرتوی در جایگاه کارگردان از سال 1366 است.
پدر،برادر،شوهر، مرد ; یادداشتی بر فیلم کامیون
پدر،برادر،شوهر، مرد ; یادداشتی بر فیلم کامیون

پدر،برادر،شوهر، مرد ; یادداشتی بر فیلم کامیون

«کامیون» آخرین ساخته کامبوزیا پرتوی اگرچه فیلم ساده ای است اما فیلم بسیار مهمی است. این یادداشت کوتاه تلاشی است در اثبات همین ادعا. کامبوزیا پرتوی فیلمنامه نویس و کارگردان باسابقه سینمای ایران از معدود افرادی است که در تمام سالهای فعالیتش ثباتی نسبی داشته و چندان درگیر جوهای زودگذر ومدهای سالانه سینمای ایران نشده است.
ابراهیم در آتش ; یادداشتی بر فیلم به وقت شام
ابراهیم در آتش ; یادداشتی بر فیلم به وقت شام

ابراهیم در آتش ; یادداشتی بر فیلم به وقت شام

ابراهیم حاتمی کیا ، دیروقتی است که خود را در آتش انداخته است، اما این آتش سرانجام با فیلم به وقت شام بر او به گلستان بدل شد. او بدون شک شایسته لقب استادی است. فیلمسازی که مهارت بی نظیری در خلق صحنه های با عظمت و اثرگذار دارد.
یادداشتی بر فیلم ماهورا
یادداشتی بر فیلم ماهورا

یادداشتی بر فیلم ماهورا

وقتی عنوان «اثر راه یافته به جشنواره فجر » بر فیلمی اطلاق میشود ناخودآگاه برای مخاطب توقعی دوچندان ایجاد میکند و وقتی قرار است همان فیلم را در زمان جشنواره و با تشریفات و تجملات خاصی که ضرورت برگزاری جشنواره ای با اعتبار جشنواره فجر می باشد، تماشا کنیم گویی قرار است مناسک و مراسم خاصی را به جا بیاوریم، اساسا فیلم دیدن در سالن سینما تداعی گر آیین های انسان های اولیه است. آیین هایی که برای رسیدن به مرحله ای بالاتر از کمال و آگاهی با مراسمات خاصی اجرا می شدند.
Powered by TayaCMS