فیلم نوشت فیلم نوشت

هیهات | علی نیکجو
هیهات | علی نیکجو

هیهات | علی نیکجو

برخورد نسلِ به جنگ رفته و نسلِ امروز و دغدغه‌های زندگی و معیشتِ بعد از جنگ خیلی پررنگ‌تر از تمِ عاشورا و زیارت است.

هیهات | علی نیکجو

اپیزود یک، شروع خوبی برای هیهات است، اما شروع خوبی ندارد. روایت‌اش مطول است و پیچیده، مشخص است که کارگردان زمان کافی برای شرح و بسطاش نداشته. تمهیدی هم که در فیلمنامه برای کشاندن بهداد به محل استقرار تریلی اندیشیده شده، کمی بیش از حد معمول با رمز و راز و تعلیق همراه است. شخصیت‌های منفی، سرنوشت‌شان چه می‌شود؟ معلوم نیست. لهجه‌ی حامد بهداد هم خوب از کار در نیامده، لهجه‌اش بافت ندارد و مخاطب احساس نمی‌کند یک بومی مشغول صحبت است. اما نیمه دوم اپیزود، پر کشش است و جذاب. ایده‌ی وارد شدن تریلی به خانه و خراب شدن دیوار هم، غافل‌گیر کننده است. قاب پنجره‌های خانه و تلفیق‌شان با پنجره‌های ضریح، نسبتا بدیع است و اپیزود را از رخوتِ نماهای نخست نجات می‌دهد.

«سید فرید» کمی شبیه قهرمان‌های «حاتمی‌کیا» است. قاب‌های کارگردان هم فضای برخی آثار حاتمی‌کیا را دارد. بیشتر از آن‌که بفهمیم سید فرید چرا قصد دارد به زیارت برود، باید کنش و واکنش او با پسرِ جوان را نگاه کنیم. برخورد نسلِ به جنگ رفته و نسلِ امروز و دغدغه‌های زندگی و معیشتِ بعد از جنگ خیلی پررنگ‌تر از تمِ عاشورا و زیارت است. نخل‌های بی‌سری که قاب گرفته می‌شوند، قرار است چه کارکردی در فیلم داشته باشند؟ قاب‌های متعدد سیم خاردار و نوار قرمز فیلم روبان قرمز نیز، برای این اپیزود بیش از حد نمادین‌اند. علی رغم کانسپت جذاب اپیزود دوم، روایت کمی گنگ از آب درآمده. کاگردان به‌راحتی از روی مسئله‌ی انتخاب سختِ سید فرید، بین زیارت رفتن و خنثی کردن مین‌ها، رد می‌شود و پای مصنوعی سید فرید را قاب می‌گیرد. پایان بندی از اصلِ روایت تلخ‌تر است، اما قابل پیش بینی است.

تنها اپیزود بومیِ هیهات ، بیش از آنکه زیارت و حال و هوای عاشورا را تداعی کند، در تکاپوی به تصویر کشیدنِ «توکل» است. تغییر و تحول شخصیت اصلی، با دیالوگ‌های مادرِ دخترک صورت می‌گیرد و در روایتِ اپیزود، اتفاق خاصی روی نمی‌دهد. اینکه کلبه‌ی حصیریِ مادر و دخترک در میان «آب» است و آن‌ها برای ساختن مُهر، به دنبال «خاک» می‌روند کمی شاعرانه است، هرچند کارگردان از کنارِ آن به‌راحتی عبور می‌کند. ریتمِ روایت سوم نیز، کمی کندتر از روایت‌های قبلی است و پایان‌بندی‌اش، آن‌طور که باید و شاید، پایان‌بندیِ مطلوبی برای این اپیزود نیست و شخصیت‌ها به‌راحتی رها می‌شوند.

هیهات  بدون اپیزود چهارم، چیزی کم داشت. روایت چهارم جذاب است و پر کشش و بالغ‌تر از اپیزودهای پیشین. به نوعی بارِ کل فیلم را روایت چهارم به دوش می‌کشد. قصه‌پردازی و دیالوگ‌نویسیِ «مقدم‌دوست» به اندازه و درست است. هرچند شخصیت‌ها متنوع‌اند و رابطه‌ی برادر ناتنی کمی گنگ شده، اما گره‌اندازی‌ها و گره‌گشایی‌های پی در پی به انضمام صحنه‌های نبرد خوب از کار در آمده و ضعف‌های اندکِ اپیزود را جبران می‌کند. کارکرد موبایل و نرم‌افزار تلگرام هم به اندازه و مفید و غافل‌گیر کننده است. سکانس آخر، صدای بازیگر و خطبه‌ای که از بلندگوهای روی مناره‌ی مسجد پخش می‌شود، با توجه به آنچه مخاطب از رابطه‌ی صرفا اینترنتیِ نرگس و شوهرش در طول اپیزود دیده بود، تاثیر گذار و به نوعی نگاهی کم‌نظیر به مقاومت و جنگ است. درمجموع، روایتِ چهارم، هم پایان خوبی دارد، هم پایان بسیار خوبی برای هیهات محسوب می‌شود.



منبع :moviemag.ir

----- 0 0
هیهات | افشین علیار
هیهات | افشین علیار

هیهات | افشین علیار

سرتیتر : اگر هیهات با همین ساختار در تلویزیون به نمایش در می آمد مطمئنا مخاطب های بیشتری را به خودش اختصاص می داد .
Powered by TayaCMS