فیلم نوشت فیلم نوشت

هیهات | افشین علیار
هیهات | افشین علیار

هیهات | افشین علیار

سرتیتر : اگر هیهات با همین ساختار در تلویزیون به نمایش در می آمد مطمئنا مخاطب های بیشتری را به خودش اختصاص می داد .

هیهات | افشین علیار

هیهات یک فیلم اپیزودیک است که به ترتیب هادی نائیجی، دانش اقباشاوی، روح الله حجازی و هادی مقدم دوست آن را کارگردانی کردند، فیلمی حماسی با مضامین مذهبی و عاشورایی. اینکه چهار فیلمساز جوان تصمیم می گیرند که در این زمینه فیلم بسازند قابل تحسین است ، آن چیزی که از مختصات ساختاری این فیلم پیداست با چهار داستان حدود بیست دقیقه یی طرف هستیم که قرار است برخلاف شیوه های مرسوم قصه پردازی کنند اما بیست دقیقه در سینما زمان محدودی است برای اینکه یک درام به چفت و بست محکم برسد از همین لحاظ اگر هر کدام از این اپیزود ها در قالب یک فیلم کوتاه ساخته می شد بافت و لایه های ارزشی هر کدام از قصه ها به طور واضح دیده می شد اساسا فیلم های اپیزودیک اگر چه در راستای یک هدف مشترک به جلو می روند اما این مسئله هم حائز اهمیت است که فیلمساز مخاطب را هم در نظر بگیرد در بعضی از سکانس های هیهات به خصوص در اپیزود دوم و چهارم احساس می شود که فیلمساز فقط به دنبال حدیث نفس خودش است و می خواهد به یک جریانی کوچک شاخ و برگ اضافی بدهد .

اپیزود اول به کارگردانی هادی نائیجی با استفاده درست از مذهب و آیین دینی به سمت و سوی درستی حرکت می کند به این معنا که فیلمنامه ی اپیزود اول بر اساس مضامین و مفاهیم عاشورایی شکل می گیرد مادر رحمان مریض و روبه مرگ است و دوست دارد به زیارت امام حسین برود رحمان که کاری از دستش برنمی آید مجبور می شود ماشینی که ضریح امام حسین را حمل می کند را بدوزدد تا مادر پیرش ضریح امام حسین را از قاب پنجره اتاقش ببیند تلاش رحمان برای به آرزو رساندن مادرش و گرفتار شدنش بستری را فراهم می کند که با یک قصه پردازی جمع و جور اما منسجم روبرو شویم. این اپیزود هم میزانسن های سینمایی و هم ریتم مناسبی برای قصه تعریف کردن دارد از سوی دیگر یک حامد بهداد خوب دارد که اگر چه کم بازی می کند اما بازیش همراه با آن لهجه ی شوشتری او را متفاوت کرده است .

اما در روایت دوم دانش اقباشاوی به عنوان فیلمساز به سوی دیگری رفته است ، مضامین دینی یا عاشورایی در لایه های زیرین قصه پنهان شده اند زیرا که کلیت این روایت به سمت دفاع مقدس رفته و از آن موضوع اصلی فقط نوحه خوانی یا ارجاعات کلامی را می بینیم اگر این اپیزود درقالب سینمای دفاع مقدس و جنگ ساخته می شد خط روایی قصه و شخصیت فرید به واقعیت نزدیک می شد اما با فیلمی طرف هستیم که حرف و هدفش چیز دیگری است، فرید به واسطۀ احساس مسولیتی که به گردن می گیرد دارای ابعاد پیچیده و گسترده تری است که باید در فضای فیلم بلند سینمایی به او پرداخت می شد مطمئنا روایت دانش اقباشاوی قابلیت گسترش در فضای سینمای جنگ را دارد، اما این روایت با همین شمایلِ ساختاری به عنوان یک فیلم کوتاه جنگی مخصوصا در پایان بندی برای مخاطب قابل قبول و تاثیربرانگیز است.  

در روایت سوم قبل از پرداختن به مضمون قاب ها و میزانسن های روح الله حجازی در قاب عریض سینما بسیار چشمگیر به نظر می رسد به نوعی که انگار تنها حجازی با دکوپاژی منظم و منسجم روایتش را جلو برده است بعد از آن مضمونی که در این روایت مشاهده می شود، ایدۀ انتخاب شده با مضامین هماهنگ است یعنی دوربین حجازی دختر بچه یی به نام آلا را دنبال می کند که می خواهد راهِ پدر شهیدش را ادامه بدهد و با ساخت مُهر نماز کسب درآمد کند، فضای این روایت اگر چه کمی شعاری به نظر می رسد اما حجازی سعی کرده است به طور صحیح از مضامین دینی و عاشورایی در لایه های اصلی فیلمش استفاده کند اساسا کلیت این روایت به گونه یی معصومانه به تصویر تبدیل شده است روایت سوم بعد از روایت اول به درستی توانسته است به هدف نهایی اش برسد و مخاطب هم قبول می کند چرا که مضمون با فرم در یک راستا به جلو می روند.

در روایت چهارم به کارگردانی هادی مقدم دوست اگر چه با فضای امروزی تری طرف هستیم اما این فضا تا چه حدی می تواند متقاعد کننده باشد؟ استفاده از فضای مجازی مخاطب را به یاد اولین فیلم وی یعنی سر به مُهر می اندازد در آن فیلم هم شخصیت اول فیلم درگیر فضای مجازی و وبلاگ نویسی بود.... اما استفاده از فضای مجازی در این روایت کمی تعجب برانگیز است چرا که اساس و قواعد را می شکند؛ همسر مرتضی از طریق تلگرام ما را به فضاهایی می برد که منطق روایی ندارند، به این دلیل اگر قرار است از طریق تلگرام به جایی برویم که از حال و روز مرتضی و علی با خبر شویم راه های دیگری را هم می شد انتخاب کرد اما استفاده از فضای مجازی و فیلم گرفتن از محیط جنگ با داعش بیش از حد غلو و اغراق است ، مرتضی حتی در زمان مجروح شدنش هم در حال فیلم گرفتن است یا اینکه در شرایط جنگی موبایل ها به اینترنت وصل هستند، منطق قصه پردازی را از بین برده است. مقدم دوست سعی کرده فضایی امروزی را در شرایط ملتهب گسترش بدهد اما کلیت قصۀ روایت چهارم با آن کلیتی که هدف فیلم است سنخیت ندارد این باعث شده فضای قصۀ مقدم دوست با چرا هایی روبرو شود که پاسخی به آنها داده نمی شود زیرا این قصه نه تنها به آن مضمون خاص نمی رسد بلکه همه چیز در سطح و کلیشه باقی می ماند مثلا می شود از روایت چهارم بعنوان میان برنامه تلویزیونی استفاده کرد علاوه بر قصه ساختار سینمایی هم نادیده گرفته شده است به طوری که نامتوازن بودن قاب ها و ریتم تند در تدوین به دلیل فیلمبرداری با موبایل و استفاده از فیلم های تلگرامی آن ریتم مطلوب را از قصۀ مقدم دوست گرفته است.

هیهات با نگاه تمثیلی به مفاهیم عاشورایی پرداخته است اما بهتر می بود که روایت دوم و چهارم با یک فیلمنامۀ منسجم تری ساخته می شدند هیهات یک اثر چهار وجهی است برای ادای احترام به ساحت سالار شهیدان، به همین دلیل از این فیلم نمی شود توقع خاصی داشت چرا که تولید این گونه فیلم ها در این فضاها به شدت دشوار است حالا چهار فیلمساز جوان ما به دلیل نیت یا هرچه که نامش است فیلمی را ساخته اند که اگر در قاب سینما هم به نمایش در نمی آمد از ارزش های آن کم نمی شد اتفاقا مخاطب سینمای ایران شاید علاقه یی برای دیدن این گونه فیلم ها در سینما نداشته باشد اما اگر هیهات با همین ساختار در تلویزیون به نمایش در می آمد مطمئنا مخاطب های بیشتری را به خودش اختصاص می داد . 



منبع :salamcinama.ir

----- 0 0
هیهات | علی نیکجو
هیهات | علی نیکجو

هیهات | علی نیکجو

برخورد نسلِ به جنگ رفته و نسلِ امروز و دغدغه‌های زندگی و معیشتِ بعد از جنگ خیلی پررنگ‌تر از تمِ عاشورا و زیارت است.
هیهات | نفیسه ترابنده
هیهات | نفیسه ترابنده

هیهات | نفیسه ترابنده

”هیهات” نقطه عطفی در سینمای ایران است، سینمایی که دستانش در ارائه مضامین دینی و عاشورایی متأسفانه خالی است اما ای‌کاش فیلم مضامین خود را در قالبی جذاب‌تر و به دور از ضعف‌های ساختاری برای مخاطب ارائه می‌داد.
Powered by TayaCMS