15 بهمن 1395, 19:3
هفت ماهگی بعد از "مردن به وقت شهریور" تجربه ی بعدی شکست خورده ی علیمردانی ست. فیلمی که با وجود فیلم نوشت نسبتا خوب در مقابل دوربین ناكام مانده و نتوانسته حتی در زمان اجرا هم اشکالات نویسندگی فیلم را پوشش دهد. همان چند ایده ی حساب شده و پسندیده ی فیلم با کات های بی وقت کارگردان، عدم توجهش به رعایت و حفظ جزییات، بازی های غیر یک دست، افراط در نشان دادن خوبی وبدی و خلق لحظه های اروتیک بدون در نظر گرفتن فضای لازم از دست رفته است. از سویی دیگر توفیق کارگردان در پیش بردن داستان و حفظ چهارچوب روایی و معماگونه فیلم گاها با بازی اگزجره پگاه آهنگرانی بی حاصل شده است. گویا این بار او در کنترل بازی حامد بهداد موفق بوده ولی از هدایت بازی آهنگرانی غافل مانده. در واقع توجه بیش از حد علیمردانی به گیشه (چه در انتخاب بازیگر و چه در بیان مفاهیم بنیادی فیلم) باعث شده که نکات خوب و دوست داشتنی فیلم از جمله نشان شناسی (مانند مجسمه ی شیشه ای و ترانه لالایی) و رفتارها و دیالوگ های خوب فیلم به درستی جلوی دوربین قرار نگیرد.
از سویی دیگر هفت ماهگی را باید یک فیلم ضد زن دانست. تمام نقش های بازی شده و دیالوگ های نوشته شده در فیلم در این مسیر پیش رفته اند که ثابت کنند هر آتشی روشن شده از گور شخصیت های زن فیلم بلند می شود. این اپیدمی بد بودن زن ها با فرض در نظر گرفتن منصور (با بازی حامد بهداد) به عنوان سپر بلای شرارت از مادرش که به دلیل عدم تربیت درست بچه هایش دچار اشتباه شده شروع می شود و سپس با خواهر او به سبب انتخاب های اشتباه و بی بندوباریش، زنش به دلیل مهجور بودن و حوصله سر بردنش، مادرزنش به دلیل خودخواهی اش، دوست دختر سابقش به واسطه ی هرزگی اش و حتی فرزند دخترش که قصد به دنیا آمدن نداشته و نبودنش آزارش داده ادامه می یابد. هرچند كه فيلم آخر عليمرداني از مردن به وقت شهريور موفق تر بوده ولي هنوز كارگردان جوان راه زيادي را براي پيمودن دارد.
منبع :salamcinama.ir