خلاصه داستان:
علی ( محمدرضا گلزار )
پسر جوانی است که در هندوستان به همراه دوستش ( بنیامین بهادری ) در رشته پزشکی
تحصیل می کند. همکلاسی علی دختر جوانی به نام کاریشما ( دیا میرزا ) است که یکبار
بطور اتفاقی ماشینش سر راه خراب شده و علی ماشین او را تعمیر می کند و همین مسئله
باعث صمیمیت آنها می شود و...
کارگردان
قربان محمدپور : متولد سال 1349 در شهر
لاهیجان و فارغ التحصیل کارگردانی سینما از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر است.
محمدپور پیش از آنکه فعالیتش را به عنوان کارگردان آغاز نماید، فیلمنامه های کمدی
نظیر « خروس جنگی » و « داماد خجالتی » را نوشته بود. آخرین اثر او در مقام
کارگردان فیلم « آنچه مردان درباره زنان نمی دانند » بود که محصول سال 1392 می
باشد. « سلام بمبئی » چهارمین ساخته قربان محمدپور محسوب می شود.
درباره فیلم « سلام بمبئی
» :
« سلام بمبئی » با مقدمه
ای آغاز می شود که طی آن پزشک جوان توسط دوست قدیمی اش متوجه موضوعی شده و به
هندوستان باز می گردد و سپس کل مدت زمان فیلم در یک فلشبک از دید شخصیت اصلی
داستان روایت می شود؛ روایتی که آشفته و پر ایراد است.
مشکل بزرگ فیلم که بیش از
هر ضعف دیگر به چشم می آید، فیلمنامه اثر است که فستیوالی از اشتباهات ابتدایی
نگارش یک اثر را در خود جای داده. به نظر می رسد فیلمنامه قربان محمدپور مستقیماً
با الگوبرداری از آثار فیلمفارسی سالهای دور سینما و البته فیلمهای دهه ی 70 و 80
سینمای هند به رشته نگارش درآمده چراکه اغلب فرمول های فیلمسازی به کار رفته در
این اثر، منطق روایی آن سالهای سینما را به همراه دارد.
فیلمساز بهترین راه برای
آشنایی دو شخصیت اصلی را مطابق کلیشه های ژانر عاشقانه سینما با خرابی ماشین دختر
و از راه رسیدن پسر برای تعمیر آن آغاز می نماید و سپس جرقه های علاقه این دو در
ادامه بی آنکه مقدمه و دلیل مشخصی برای آن ذکر شود، با همین تعویض لاستیک شعله ور
می گردد. در ادامه ، دخترک بر اثر یک اتفاق ناخوشایند با انبوهی از بیماریهای روحی
سر از بیمارستان در می آورد اما چند روز بعد صحیح و سالم، خوشحال و خندان، با عاشق
پیشه داستان همراه می شود تا داستان ادامه پیدا کند و دیگر لحظات عجیب و غریب فیلم
از راه برسد.
فیلمنامه « سلام بمبئی »
بی آنکه کوچکترین منطق روایی در آن به چشم بخورد، سرشار از لحظات خام عاشقانه است
که فیلمساز به جای تلاش برای ایجاد موقعیت هایی که باعث باور عشق شخصیت ها شود، آن
را با استفاده از تصاویر جذاب هندوستان و موقعیت های عاشقانه ای که اغلب شبیه به
متدهای کلیپ های عروسی می باشد پُر کرده تا به این ترتیب تماشاگر مجذوب تصویر
گردیده و خیلی به محتوا فکر نکند.اما این روش هم در مدت زمان کمی ضعف های اثر را
پنهان می سازد و تداوم بکارگیری آن پس از مدتی طاقت تماشاگر را هم طاق می نماید.
ضعف های « سلام بمبئی »
هر چه که دقایق فیلم افزایش پیدا می کند، بیشتر به چشم می آید. در اواسط فیلم که
دیگر عاشقانه داستان شکل گرفته و می بایست مباحث فرعی مطرح شوند تا عشق آتشین این
دو استحکامش را به رخ مخاطب بکشد، فیلم شخصیت های فرعی به شدت عجیب و مضحکی را
وارد داستان می نماید که مشخص نیست با چه منطق و به چه دلیل قربان محمدپور حاضر به
استفاده از آنان در داستان شده است.
شخصیت منفی اصلی داستان
که خواستگار ثروتمند کاریشما می باشد، پرداختی به شدت دم دستی و مضحک دارد و به
نظر می رسد حتی سینمای سالهای دور هندوستان نیز به راحتی آن را پس خواهد زد.
استفاده از ویژگی های کلاسیک نظیر عینک زدن و موهای به آسمان افراشته و البته نحوه
دیالوگ گفتن این شخصیت که مخاطب را به خنده وا می دارد، از جمله اتفاقاتی است که
احتمالاً تا سالهای سال نمونه اش را نتوان در یک اثر سینمایی یافت. او ذاتی یکدست
سیاه دارد و کوچکترین نشانی از انسانیت در وجود ندارد و تکلیفش هم با خودش مشخص
نیست. حضور دو بادیگارد همیشگی در سمت چپ و راست او به انضمام سیگار برگی که گوشه
لبش نقش بسته، از او تصویری رویایی از پرداختی کاریکاتوری ارائه داده است!
در کنار این شخصیت منفی
اَبَرکلاسیک، شخصیت برادرِ کاریشما نیز در داستان وجود دارد که رفتارها و حماقت
هایی که او از خود به نمایش می گذارد را حتی درآثار دانشجویی نیز نمی توان
یافت.است. او فرد بالغی است اما کوچکترین نشانی از بلوغ در رفتارش به چشم نمی
خورد. در تمام طول داستان حماقت مطلق را ضمیمه رفتارش می نماید و جملاتی بر زبان
می آورد که مخاطب بالغ سینما را انگشت به دهان وا می دارد. بده بستان های او با
شخصیت منفی داستان نیز در نوع خود جالب و بامزه است.
فیلم همچنین دو شخصیت
کاملاً اضافه و زائد با بازی بنیامین بهادری و همسرش شایلی محمودی دارد که مشخص
نیست آیا عاملی جز افزایش فروش فیلم، در انتخاب آنان برای حضور در فیلم نقش داشته
یا خیر. سکانس های حضور بنیامین بهادری به نظر می رسد که بیشتر به جهت معرفی همسرش
( که تسلط قابل تحسینی به زبان هندی دارد ) شکل گرفته چراکه کوچکترین تاثیری در
تکامل خط اصلی داستان نداشته است. یکی از عجیب و غریب ترین لحظات فیلم زمانی است
که علی و احمد موسیقی مشهور قدیمی ایرانی را در خیابان بازخوانی می نمایند و به
یکباره شایلی محمودی آهنگی هندی را وارد آواز آنان می کند؛ این سکانس سپس به تکه
هایی از فیلم « شعله » کات می خورد!
در کمال تعجب، تدوین «
سلام بمبئی » نیز اشکلات پایه ای عجیب و غریبی دارد که امروز کمتر می توان آن را
در یک اثر حرفه ای مشاهده نمود. بُرش هایی که فیلم به اتفاقات مختلف فیلم می زند
اغلب ناهماهنگ و بی موقع هستند و در بدترین مورد آن، هنگامی که علی در حال سخنرانی
مهم برای پدرِ کاریشما است و در لحظات اوج این سخنرانی قرار دارد، تصویر به شکل
عجیب و آماتورگونه ای سیاه می شود و سپس سکانس دیگری از راه می رسد که کاملاً بی
ربط به سکانس قبلی می باشد. چنانچه این مشکل از بابت اصلاحیه های احتمالی به وقوع
نپیوسته باشد، می بایست گفت که تدوین فیلم کاملاً ناامید کننده است.
در بخش بازیگری، بازی
قابل توجهی در فیلم به چشم نمی خورد. محمدرضا گلزار که پس از مدتها غیبت حالا با
دو فیلم در سینما حاضر شده، در نقش علی همان گلزار همیشگی است و بخصوص در یک سوم
پایانی اثر که نیازمند مشاهده احساسات عمیق در چهره او هستیم، وی کماکان بدترین
تصویر را به مخاطب مخابره می نماید. بازیگر زن هندی نسبت به گلزار وضعیت به مراتب
بهتری دارد اما او هم جز تکرار صدباره واژه « عاشقت هستم » بازی قابل توجهی از خود
به نمایش نگذاشته است. بنیامین بهادری و همسرش شایلی محمودی نیز در چند نوبت مینی
عاشقانه ای را در داستان رقم می زنند که حداقل کمیک است و تکلیفش با خودش مشخص.
« سلام
بمبئی » ادامه روندی است که سینمای ایران با « من سالوادور هستم » رقم زده است یعنی استفاده از واژه " فیلم بین المللی
" و همچنین بکارگیری چهره های مشهور برای ساخت فیلمی که کوچکترین قواعد
فیلمسازی و محتوا در آن رعایت نشده است. اثر جدید قربان محمدپور نه یک اثر عاشقانه
است و نه می تواند یک کمدی لذت بخش باشد. فیلم شباهتی کامل به آثار بی کیفیتی دارد
که این روزها سر از شبکه نمایش خانگی در می آورند با این تفاوت که یک گلزار و
هندوستان و دیا میرزا دارد که احتمالاً می بایست نفرات بسیاری را روانه سینما
نماید. « سلام بمبئی » را باید نامه عاشقانه قربان محمدپور به سینمای فیلمفارسی و
فیلم هندی دهه ی 70 و 80 عنوان کرد که حتی به آن آثار نیز پهلو می زند.
منبع :moviemag.ir