17 آبان 1396, 20:48
همان طور که اذعان داشتم بیشتر فیلم های کمدی این روزهای سینمای ایران متکی بر شوخیهای کلامی اند؛ شوخی های کلامی ای که خیلی از آن ها منشأیی جز پیامک های تلگرامی ندارند. در «اکسیدان» نیز نویسنده از طنز کلامی بهره می گیرد اما محتوای دیالوگ ها آن قدر عمیق و طنازانه اند که به جرئت می توان گفت در کمتر فیلمی مشابه آن ها را دیده ایم. حتی لودگی های فیلم تعمدی اند و منتج از ویژگی های شخصیتی برخی از کاراکترها.
در فقدان کمدی های خوش ساخت و خوب، «اکسیدان» فیلمی قابل توجه و پرنکته است.
نخستین کاستی بیش تر کمدی های این روزهای سینمای ایران، نادیده گرفتن فیلمنامه و تمرکز بر شوخی های لفظی و کلامی ست که به کلیشه ای ترین و دم دستی ترین شکل ممکن مطرح می شوند و نه تنها بر بار کمدی فیلم نمی افزایند بلکه از کشش و جذابیت آن نیز می کاهند.
آن چه «اکسیدان» را به فیلمی هوشمندانه در ژانر خود بدل ساخته است، فیلمنامه جسورانه ی آن است که به رغم کاستی ها و حفره هایی که ظاهراً به سبب سانسورهای صورت گرفته خودنمایی می کنند، همچنان پرکشش است و به واسطه ی بهره گیری از مفاهیم تند و تیز و تا حدودی جدید بشدت مورد استقبال واقع شده است.
همان طور که اذعان داشتم بیشتر فیلم های کمدی این روزهای سینمای ایران متکی بر شوخیهای کلامی اند؛ شوخی های کلامی ای که خیلی از آن ها منشأیی جز پیامک های تلگرامی ندارند. در «اکسیدان» نیز نویسنده از طنز کلامی بهره می گیرد اما محتوای دیالوگ ها آن قدر عمیق و طنازانه اند که به جرئت می توان گفت در کمتر فیلمی مشابه آن ها را دیده ایم. حتی لودگی های فیلم تعمدی اند و منتج از ویژگی های شخصیتی برخی از کاراکترها. مثلاً رفتارهای نگار (با بازی خوب لیندا کیانی) به صرف خنده دار کردن فیلم در آن گنجانده نشده است بلکه همه ی این ویژگی های رفتاری قرار است تکامل گر کنش هایی باشند که با پیشرفت فیلم از سوی کاراکتر اتفاق می افتد و بحران اصلی را برای اصلان (جواد عزتی) شکل می دهد. تصمیمات و راه هایی که بهمن (امیر جعفری) و اصلان برای حلِ مشکل اصلان پیدا می کنند با جسارتی آمیخته شده اند که نظیرش را در کمتر فیلمی از سینمای ایران دیده ایم و بیش تر یادآور کمدی های هالیوودی است. همان قدر که کمال تبریزی در فیلم «مارمولک» از صراحت و جسارت سرشاری برای طرح ایده اش وام می گیرد، حامد محمدی نیز ابایی از ساختارشکنی و گرایش به سمت و سوی کمدی سازی پرریسک ندارد و این خطرها را با نرمش پشت سر می گذارد تا حاصل کارش چیزی ورای «آس و پاس»، «من سالوادور نیستم» و بسیاری دیگر از کمدی های کم ارزش مشابه باشد.
علاوه بر لحن طنز و کمدی به تصویر کشیده شده در فیلم، محمدی کوشیده است تا دست بر یکی از معضلات اجتماعی این روزها بگذارد؛ مسئله ی مهاجرت؛ مهاجرت به هر قیمتی و با هر شرایطی. اتفاقی که با برنامه ریزی و نقشه قبلی از سوی نگار شکل می گیرد و با تلاش اصلان برای رساندن خود به نامزدش ادامه می یابد و دیگر داستان ها و رویدادهای فیلم را فراهم می کند. این که شخصیت های فیلم برای دستیابی به هدف خود پا روی بسیاری از آرمان ها و عقاید خود می گذارند از نکات مهمی است که فیلمساز به آن توجه کرده است.
از اشکالات فیلمنامه که نمی دانم به واسطه سانسورهای ناخواسته برایش اتفاق افتاده یا حقیقتاً به ایراد در فیلم نامه نویسی بازمی گردد، تمرکز بسیار بیشتر نویسنده بر موقعیت اولیه (یعنی کار کردن اصلان در کلیسا) نسبت به بخش دوم یعنی همجسنگرا جلوه دادن خود به منظور اخذ ویزاست. شاید بهتر آن بود که به منظور حفظ ریتم مناسب و تعادل در دو نیمه فیلم، مرکز ثقل فیلمنامه در نقطه دیگری قرار می گرفت و این دو موقعیت به دو بخش مساوی به لحاظ زمانی در طول فیلم مبدل می شدند. جامعه نیازمند سرگرمی است و فیلم هـای کمدی قطعاً یکی از نیازهای جوامع مختلف دنیا هستند. سینما فارغ از این که آمیزه ای از "علم" و "هنر" است یک صنعت مهم و حیاتی در هر کشوری به حساب می آید که باید به مقوله اقتصادی آن نیز توجه نشان داد. سینمای کمدی در سراسر دنیا تضمین گر گیشه است و می تواند مخاطبان نه چندان جدی و همیشگی سینما را نیز به سمت و سوی سینما بکشاند بنابراین ساخت فیلم هایی خوش ساخت و کم نقص در این ژانر مهم، می تواند تأثیرات چشمگیری بر مخاطب بگذارد و ثابت کند که ژانر کمدی ژانر بی اهمیتی نیست و گاه می تواند با ارزشهای هنری خود و توجه درست به محتوا، روایت و ویژگی های بصری به اثری قابل توجه و پیشرو در ژانر خود مبدل گردد.
بازی های فیلم «اکسیدان» خوب و باورپذیرند. بازیگران به کمک کارگردان، کاراکترها را از تیپ به شخصیت بدل کرده و برای آن ها شناسنامه در نظر گرفته اند. احتمالاً به همین جهت است که به رغم کمدی بودن فیلم، مخاطب شخصیت های آن را کاملاً درک کرده و در برخی جاها با آن ها همذات پنداری می کند. شخصیت های به تصویر در آمده در فیلم، از فضا نیامده اند؛ آن ها آدم های معمولی جامعه اند که روزانه نمونه های بسیاری از آن ها را دور و بر خود می بینیم؛ مثل کاراکتر زن میانسال مجرد که به دنبال شوهر می گردد(!) با بازی شبنم مقدمی و یا شخصیت نگار که به دنبال راهی برای فرار می گردد و با کلاهبرداری از نامزدش و شیره مالیدن سر او به هدف خود دست می یابد.
این تعاریف به معنای آن نیستند که "اکسیدان" یک فیلم کامل و بدون نقص در ژانر کمدی است. فیلم در بسیاری از بخش های فیلم نامه دچار حفره و لنگی می شود، اما بسیاری از جوانب دیگر آن همچون فیلمبرداری خوب و بهره جویی از قاب های مناسب و زوایای دست دوربین، میزانسن های منطقی و درست و بازی های خوب اکثر بازیگرانش، فیلم را سر و گردنی بالاتر از کمدی های رایح سینمای ایران در سال های اخیر قرار می دهد و آن را به اثری قابل تأمل مبدل می سازد.
حامد محمدی با ساخت «اکسیدان» نشان می دهد که می توان به سینمای کمدی ایران امیدوار بود و به سراغ ساخت فیلم هایی رفت که این ژانر را با سربلندی زنده نگاه دارند.