فیلم نوشت فیلم نوشت

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با  رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

امروزه یکی از تأثیرگذارترین و پرطرفدارترین تولیدات رسانه‌ای در دنیا، از نظر اثرگذاری بر تربیت، و سبک زندگی کودکان و نوجوانان، تولیدات سینمایی انیمیشن، به‌ویژه انیمیشن‌های هالیوودی است . از زمانی که انیمیشن‌های سینمایی سه‌بعدی به‌وجود آمده‌اند، این نوع تولیدات در محتوا دستخوش تحولات زیادی شده‌اند و مفاهیم و محتوای آن‌ها از جنبه تربیتی و ایدئولوژیک به‌طور محسوسی ارتقاء یافته‌اند، اما نکته قابل توجه مغایرت و عدم سنخیت  مفاهیم ارائه شده توسط این آثار با فرهنگ و آموزه‌های جامعه ماست. با این اوصاف صنعت انیمیشن سینمایی طی دو، سه سال  گذشته رشد خوبی در ایران داشته است و شاهد آثاری نزدیک به استانداردهای جهانی هستیم.  بعد از موفقیت نسبی  شاهزاده روم در اکران و فروش، عوامل این پویانمایی در آخرین ساخته خود با انیمیشن «فیلشاه» به گیشه‌های سینما بازگشته‌اند؛  فیلم به‌قدری از قدرت برخوردار بود که توانست به‌عنوان اولین انیمیشن به بخش سودای فیلم فجر هم راه پیدا کند.



«فیلشاه»، داستان بچه فیلی به اسم «شادفیل» است که پسر رئیس گله فیل‌هاست و همه انتظار دارند جانشین رئیس گله شود، اما برخلاف همه تصورات، شادفیل بسیار دست و پا چلفتی است و هیکل درشتش همواره سبب دردسر و خرابکاری می‌شود. مدتی بعد شکارچیان به جنگل حمله می‌کنند و ...

هادی محمدیان، کارگردان این اثر سعی دارد یک رویداد تاریخی که رگه‌های قدسی نیز دارد، از طریق یک بچه فیل و به‌دور از شعار روایت کند که تا حدودی هم موفق شده است و همین که مثل انیمیشن‌های چند سال اخیر دچار رئالیسم مزمن نشده جای تقدیر دارد!

طراحی گرافیکی و بصری فیلشاه یک سر و گردن از سایر آثار ساخته شده داخل ایران بالاتر است اما از جهت قصه‌پردازی و ارائه داستان، روایتی نامنسجم دارد. متولی اثر باید این نکته را درنظر می‌گرفت که مخاطب اصلی  اثر،کودک و نوجوان کم‌حوصله امروزی است که چشم به پرده سینما دوخته تا کشمکش‌های قهرمان فانتزی خود را با جذابیت‌های آمیخته با طنز دنبال کند اما در ادامه با اضافه شدن شخصیت مریم، اسفل‌السافلین و برنابا (کشیش مسیحی) فیلم بین یک فضای فانتزی و مفرح که در جنگل می‌گذرد و یک فضای نزدیک به رئال و جدی که در یمن و زمان حمله به خانه خدا توسط سپاه ابرهه جریان دارد، سردرگم و دچار دوگانگی می‌شود. به‌طور کلی نبود یک خط داستانی منسجم و فضای یک‌دست، نه تنها مخاطب کودک را سردرگم می‌کند، بلکه مخاطب بزرگ‌سال را نیز با خود همراه نمی‌کند.


تخیل ایرانی در مقابل تخیل غربی

اگر نگاهی به انیمیشن‌های موفق دنیا داشته باشیم یکی از وجوه موفقیت‌آمیزشان استفاده از قدرت تخیل است. آثار تخیلی ذات سرگرم‌کننده‌ای دارند و مخاطب کودک و نوجوان چون از قدرت تفکر کم‌تری برخوردارند، بیشتر جذب اینگونه تولیدات می‌شود. خیال‌پردازی‌های صورت گرفته در انیمیشن‌های غربی زائیده تفکری هستند که پیام خود را از طریق خیال‌پردازی و درگیر کردن ذهن مخاطب به‌صورت غیرمستقیم در او ایجاد می‌کنند و معمولا بازخوردی منفی به‌دنبال دارند.



 فیلشاه، در استفاده از تخیل اثری جسور است و برتری محسوسی نسبت به انیمیشن «تهران 1500» و «شاهزاده روم» دارد که گرفتار رئالیسم افراطی هستند؛ این اثر توانسته از فضای رئال فاصله بگیرد و با بهره‌گیری و محور قرار دادن یک داستان قرآنی، به خیال‌پردازی و قصه‌گویی بپردازد.

هنرمند ایرانی برای کنار زدن تخیل مسموم از خلاقیت و هنر، باید مبنای اثرش را از تخیلات ذهنی به سمت وقایع و رویدادهای خارق‌العاده واقعی سوق بدهد؛ وقایعی که محصول تخیل کسی نیستند اما به همان اندازه تخیلی محسوب می‌شوند؛ به‌طور مثال برخی از داستان‌ها، سرگذشت صالحین و ظالمین و قصه‌های قرآنی هم واقعی هستند و هم به اندازه کافی عجیب و اسطوره‌ای به‌نظر می‌آیند که با کمی خلاقیت می‌توانند به اثری فاخرتبدیل شوند.


بومی‌سازی یک قهرمانفانتزی

از نقاط قوت این پویانمایی، ارائه یک قهرمان فانتزی با اِلِمان‌های بومی است، چون کودک و نوجوان امروزی عادت کرده به تماشای  قهرمان‌هایی با قدرت‌های ماورائی و جادویی که یک‌تنه به جنگ دنیا می‌روند و به‌نوعی فردگرائی افراطی و مجعول را در خودآگاه و ناخودآگاه مخاطب کودک و نوجوان نهادینه می‌کنند. فردگرائی در اغلب انیمیشن‌ها به صورت یک نیروی فوق‌العاده برای شخصیت اصلی داستان و موفقیت بی حد و حصر او در تمام اهدافش نمایان می‌شود، به‌طوری که مخاطب را به نوعی اعتیاد در تحقق خواسته‌هایش می‌کشاند و سهم مقدرات را در زندگی فرد ناچیز شمرده و آن‌ها را عوامل مزاحمی قلمداد می‌کند که صرفا با تلاش خود فرد رفع می‌شوند؛ این تفکر در انیمیشن‌های غربی به‌قدری پررنگ است که حتی در انیمیشن مذهبی «شاهزاده مصر» که به روایت زندگی حضرت موسی (ع) با تمام تحریفاتش می‌پردازد، نقش ایشان در نجات قومش بسیار پررنگ‌تر و مهم‌تر از پروردگار است. مهم‌ترین آسیب‌های چنین تفکری بی‌معنا شدن مفهوم قضا و قدر و شکل‌گیری شخصیتی با انتظارات غیرواقعی و تصوری موهوم از توان‌مندی‌های خویش است.



اما فیلشاه قهرمانی جمع‌گرا را بازنمایی می‌کند که به‌صورت طبیعی و به‌دور از اغراق رشد شخصیتی و روحی پیدا می‌کند و به خودباوری می‌رسد؛ نصیحت‌های پدرش را در مواقع تصمیم‌گیری سرلوحه خودش قرار می‌دهد و برخلاف قهرمان‌های غربی خشونت‌زده و قانون‌گریز نیست. شادفیل، به هدف‌مندی و نظم جهانی در خلقت متمایز خود احترام گذاشته و راه و رسم قهرمانی را در انجام دادن کاری خشونت‌زا و مقابله با جامعه و طبیعت نمی‌داند؛ بلکه صرفا با انجام ندادن کاری ناپسند در سر بزنگاه، خود را در دل مخاطب جا می‌دهد. اینگونه اسطوره‌پروری برخاسته از پیشینه جامعه‌ای است که قهرمان‌های حماسی بخشی از هویت ملی آنها را شکل می‌دهد که البته جای خالی آن‌ها در آثار فانتزی و تخیلی به‌شدت حس می‌شود.


قانون‌مداری و احترام به ارزش‌های اخلاقی

انیمیشن‌های غربی معمولا در مقام نفی  هرگونه مفهوم مرکزی و ایده برتری هستندکه افکار، عقاید و رفتار فرد را در جهتی متعالی سوق بدهد؛ این ایده مرکزی می‌تواند باور به خدا، قانون، اخلاق، سنت و ... باشد. در چنین تفکری فرد همواره در حال آزمودن مسیرهای جدیدی بوده و درصدد است با عبور از خط قرمزها و قوانین، زندگی خاص خودش را بسازد. اما در مقابل فیلشاه حکایت گله‌ای از فیل‌هاست که همگی  قوانین حاکم بر جامعه خود را پذیرفته و مطیع رئیس گله هستند و انتخاب جانشین رئیس همواره دغدغه‌ای برای کاراکترهای ابتدایی فیلم است.



دیالوگ‌ها و کنش‌های زیادی در فیلم حاوی پیام‌ها و ارزش‌های اخلاقی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم هستند که می‌توانند بهره تربیتی برای مخاطب کودک و نوجوان داشته باشند، به‌طور مثال: در صحنه‌ای از مسابقهِ انتخابِ جانشین گله می‌بینیم که کاراکتر اصلی، نجات جان پرنده‌ای را به ادامه دادن حیاتی‌ترین آیتم رقابت ترجیح می‌دهد و همین شخصیت در سکانس پایانی فیلم با شنیدن ارزش‌های اخلاقی از دیگر کاراکتر مثبت فیلم (مریم) متنبه می‌گردد و راه صحیح را انتخاب می‌کند. نکته دیگر استفاده از کاراکترهای مثبت در جای‌جای فیلم است که هرکدام دائیه‌دار یک‌سری از ارزش‌های اخلاقی هستند و همگی در یک مدار واحد و با هدفی یکسان در مقابل نیروی شر داستان عکس‌العمل مناسب نشان می‌دهند.


تشویق به خانواده‌محوری

در آموزه‌های غربی اصالت را با فرد می‌بینیم  و این نگرش در تولیدات رسانه‌ای انیمیشن به وضوح قابل مشاهده است؛ طبق این تفکر، خانواده در آرمانی‌ترین حالت عبارت است از گروهی جمع شده در کنار هم و با انگیزه رابطه جنسی که حتی ممکن است دو نفر هم‌جنس باشند!

اما فیلشاه با همان فضای تخیلی‌اش،خانواده‌ای گرم و صمیمی را بازنمایی می‌کند که غیر از تعلقات عاطفی، از تربیت و رشد شخصیتی یکدیگر غافل نیستند؛ در فیلم می‌بینیم که اولین تلنگرها و رهنمودها را برای رسیدن به خودباوری شادفیل با آن میزان لودگی از جانب پدر و مادرش است. نکته جالب دیگر صحنه پایانی فیلم است که  شادفیل بعد از اتمام مأموریت و اسارت اجباریش به دامان خانواده و خاستگاه خودش در همان جنگل محل زندگی‌اش برمی‌گردد.


حرف پایانی

فیلشاه، شاید در تکنیک‌های بصری، فیلمنامه و کارگردانی در حد و اندازه انیمیشن‌های «کمپانی دیزنی و پیکسار» نباشد اما به‌خاطر نزدیک بودنش به استانداردهای جهانی و همچنین درون‌مایه بومی و قدسی‌اش در داستان‌‌سرایی، دیالوگ‌ها، ارائه مفاهیم و بهره‌های تربیتی شایسته تقدیر است. خانواده‌ها می‌توانند با خاطری آسوده دست فرزندشان را بگیرند و در تاریک‌خانه سینما بدون دغدغه و ترس از مخاطرات تربیتی به تماشایش بنشینند؛ نکته‌ای که در نمونه‌های مشابه خارجی یافت نمی‌شود زیرا در آن آثار مفاهیمی نظیر خشونت، فردگرائی افراطی، قانون‌گریزی، مجعولات عرفانی  و ... ترویج می‌شود که می‌تواند آثار سوئی در بینش، نگرش و رفتار فرد داشته باشند.









----- 0 0

مقالات مشابه

فقدان بومی گرایی ; نگاهی به انیمیشن فیلشاه
فقدان بومی گرایی ; نگاهی به انیمیشن فیلشاه

فقدان بومی گرایی ; نگاهی به انیمیشن فیلشاه

پس از انیمیشن سینمایی نسبتا موفق شاهزاده روم، هادی محمدیان و اعضای گروه هنر پویا امسال هم با یک اثر سینمایی دیگر در جشنواره فجر حاضر شدند تا نشان دهند که قصد دارند در مسیری که انتخاب کرده اند ثابت قدم بمانند.
عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری
عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

راجر ایبرت بزرگترین منتقد آمریکایی معتقد است کار فیلم، برانگیختن تفکر مخاطب است. فیلمی قابل اعتنا و نقد است که خواب آسوده را از مخاطب بستاند. قطعاً هر فیلمی نماینده انعکاس اندیشه در جامعه مقصد است. در حقیقت فیلم ها ارزش ها و حقایق فراموش شده جوامع را آشکار می سازند.
واکاوی باور شخصی فیلم‌ساز ; مشکل مالکیت معنوی در سینمای دینی
واکاوی باور شخصی فیلم‌ساز ; مشکل مالکیت معنوی در سینمای دینی

واکاوی باور شخصی فیلم‌ساز ; مشکل مالکیت معنوی در سینمای دینی

آیا فرد غیرمذهبی می‌تواند فضای دینی را در فیلم خود مصور و ملموس کند؟ این پرسشی است که در مواقع خاص و عمدتا برای مقایسۀ آن دسته از آثار سینمایی که مشی و سبک دینی را برگزیده‌اند، تکرار می‌شود.
Powered by TayaCMS