فیلم نوشت فیلم نوشت

«غلامرضا تختی»، قهرمانی برای تمام فصول؛ نگاهی به فیلم «تختی»
«غلامرضا تختی»، قهرمانی برای تمام فصول؛ نگاهی به فیلم «تختی»

«غلامرضا تختی»، قهرمانی برای تمام فصول؛ نگاهی به فیلم «تختی»

فیلم تختی، آخرین ساخته بهرام توکلی در مسیر سینمایی جدیدش اثر قابل دفاعی است. او سال گذشته با کارگردانی فیلم «تنگه ابوقریب» نشان داد که توانایی‌های سینمایی قابل ستایشی دارد و مبتنی بر تجارب مختلف خود، می‌تواند بسیار خوش‌تر از آنچه که از او دیده‌ایم در سینما بدرخشد.

مقاله

نویسنده مصطفی مرشدلو
«غلامرضا تختی»، قهرمانی برای تمام فصول؛ نگاهی به فیلم «تختی»

فیلم تختی، آخرین ساخته بهرام توکلی در مسیر سینمایی جدیدش اثر قابل دفاعی است. او سال گذشته با کارگردانی فیلم «تنگه ابوقریب» نشان داد که توانایی‌های سینمایی قابل ستایشی دارد و مبتنی بر تجارب مختلف خود، می‌تواند بسیار خوش‌تر از آنچه که از او دیده‌ایم در سینما بدرخشد.

فیلم تختی در مسیر کاری بهرام توکلی اثر بسیار قابل دفاع و ستایش‌برانگیزی است، این برجستگی اما بیش از آنکه محصول پیشرفت در فرم و ساختار باشد معطوف به نگاهی است که او به سوژه دارد؛ نگاهی غنی از حس پاسخگویی به نیاز جدی‌ای که امروز همه ما به عنوان ساکنان ایران زمین داریم، نیاز به قهرمانی از جنس خودمان که همه ما را، فارغ از سوگیری‌های سیاسی، به یکدیگر پیوند دهد و ما را حول یک آرمان جمعی گرد آورد. فیلم تختی این کارویژه را به خوبی ادا می‌کند.


چالشی با یک تصویرسازی

فیلم با سکانس‌های فقر وسیع مردم در سال‌های دور دهه 20 شمسی در مناطقی از تهران آغاز می‌شود و پروپاگاندایی را که به دنبال وارونه‌نمایی از روزگار مورد اشاره است هدف می‌گیرد و تصورات القایی رسانه‌هایی را که می‌کوشند آن دوران را با لطایف‌الحیل، دورانی از رفاه و رونق و فراوانی جا بزنند به چالش می‌کشد؛ تصاویری از فقری باورپذیر و دور از اغراق.


چالشی دیگر با تصویرسازی‌های سیاسی

تصویر به چالش کشیده شده دیگر که فیلم را از یک زندگی‌نامه صِرف فرا می‌برد تأکید فیلمساز بر جنبه‌های سیاسی شخصیت تختی است که کمابیش کمتر مورد التفات و توجه مردم بوده و هست. در این بستر، توکلی تلاش قابل تحسینی کرده است تا بدون فرو غلطیدن در موضع‌گیری سیاسی، تختی را در بستر سیاست و مناسبات سیاسی دوران بعد از کودتای 28 مرداد قرار دهد و مارا نه با «توکلی» که با «تختی» همراه نماید تا با او یک تجربه سیاسی را نیز پشت سر نهیم و مایِ مخاطب نیز تجربه‌های پر‌تألم و غمگنانه او را بار دیگر از سر بگذرانیم.

از این لحاظ فیلم توکلی نه یک اثر سینمایی در مورد یک شخصیت که اثری کاملا تفکربرانگیز است که مخاطب خود را در موضع داوری سیاسی می‌نشاند و این به نوبۀ خود، قابل تأمل است، چرا که ذهنیت مخاطب را به داوری در خصوص دوران پرالتهاب سیاسی‌ای فرا می‌خواند که موج رسانه‌ای وسیعی از گروه‌های سیاسی معتقد به احیای نظام پیشین، پشتیبان فکری آن هستند، موجی که امروز می‌کوشد با تحریف تمام واقعیت درباره آن دوره، ذهنیت مخاطب جوان خود را به سمتی که می‌خواهد کانالیزه کند و امکان یک داوری همه‌جانبه را از او سلب نماید.


ایثار برای تقلیل رنج

سوی تأمل‌برانگیز دیگر که فیلم به خوبی در بازنمایی آن توفیق دارد ناشی از عطف توجه سینماگر به مقوله همدردی و همراهی با رنج و درماندگی هم‌وطنانش‌ است. تختی در فیلم، تجسمی از روح ایثار و گذشتن از مال و ثروت برای کاستن از آلام و مصائب هم‌وطنانی است که در چرخه مناسبات حاکم بر شرایط زندگی‌شان، گرفتار فقر و محنت هستند. فضیلت اخلاقی ایثار حتی از مالی که وجود ندارد کنش اخلاقی فتوت‌منشانه‌ای از پهلوان ملی ایران است که همه مردم کمابیش از آن چیزی شنیده‌اند اما در این فیلم تجسمی تأثیربرانگیز از این روحیه والای انسانی و فضیلت اخلاقی برجستگی می‌یابد و در لحظاتی تأثر عمیق مخاطب را برمی‌انگیزد. در میانه فیلم در مکالمه‌ای که بین او و شریک‌اش رد و بدل می‌شود تختی در  پاسخ به انتقاد دوست و شریک سابق‌اش که که چرا حتی با وجود نداری به فکر کمک مالی به دیگران است، می‌گوید که وقتی کسی در محنت تنگدستی کمک می‌کند و دست دیگران را می‌گیرد هنر کرده است و الا در وقت وسعت و دارایی، این کار چندان هم کار سخت و ایثارگرانه‌ای نیست. باز هم سکانس درخشان دیگری در این تم و مضمون، صحنه گفتگوی تختی با شریک‌اش درباره رد پیشنهادهای تولیدکنندگان محصولات مختلف از سمت تختی است. تختی در توجیه اینکه چرا مخالف چاپ تصویرش بر روی شیشه عسل است با تأکید براینکه بسیاری امکان خوردن عسل را ندارند اظهار می‌نماید که حاضر نیست این پیشنهاد را قبول کند چون شاید باعث ایجاد این ذهنیت در کودکان محروم شود که تختی با خوردن عسل به آن جایگاه رسیده و اینگونه، شاید عدم توان خرید عسل باعث ناامیدی مردم ‌گردد. این دست ریزه‌کاری‌ها فیلم را به سطحی بسیار فراتر از یک زندگی‌نامه‌سازی می‌برد و مخاطب را در موضع کنشگر اخلاقی فعال در قبال وضعیت‌های مشابه قرار می‌دهد.


قهرمان دوران ما

وجه قابل تحسین فیلم توکلی اما فقط بازنمایی این ریزبینی‌ها و مضامین جوراجور از سلوک روحی و مادی تختی نیست بلکه پیوندی است که او میان زندگی و زمانه تختی با روزگار پرمحنت و دشوار امروز می‌بیند و برقرا می‌کند. فیلم تختی بیش از تمرکز بر شخصیت بلندمرتبه‌ای چون غلامرضا تختی، می‌کوشد جوانبی از زندگی او را برجسته نماید که امروز بسیار برای زندگی ما در شرایط جدید و سختی که در آن زیست می‌کنیم کلیدی و حیاتی هستند.

فشارهای خارجی ناشی از تحریم‌های ظالمانه‌ای که توان مالی بسیاری از اقشار فرودست جامعه ما را هدف گرفته است و گسترش فقر و فروغلطیدن خانواده‌های آبرومند زیادی به زیر خط فقر تنها بخشی از تبعات دردناک چنین رَویه ظالمانه‌ای از سوی قدرت‌های بزرگ است. در چنین شرایطی منش و کنشی که از تختی به عنوان یک رویکرد اخلاقی و فتوت‌منشانه ترسیم می‌شود یکی از راه‌های هم‌افزایی ملی و گذار از محنت ناشی از این شرایط دشوار تحمیلی است. گذشت و فداکاری‌های تختی برای تقلیل رنج هم‌وطنان خود برانگیزاننده و تهییج‌کننده مخاطبانی است که در شرایط فعلی بیش از آنکه توان مالی خویش را برای فقرزدایی و ترمیم رنج‌های همشهریان خود به کار بگیرند در پی افزودن به دارایی‌های‌شان ولو با فقیرتر شدن دیگران هستند.

تختیِ توکلی اما در این دورۀ سخت یک الگوی رفتاری جوانمردانه را پیشنهاد می‌کند و مخاطبان خود را برای تأمل در این شیوۀ سلوک فرا می‌خواند.


سیاست با طعم ملی

در حوزه سیاسی نیز موضع او موضعی کاملا ملی و در عین حال عمیقا مذهبی است و بیش از آنکه به شکاف‌های ایدئولوژیک در بین گروه‌های مختلف جامعه دامن بزند در پی ترمیم این شکاف‌ها و ایجاد یک ایران متحد و یکپارچه است. ایران آزادی که در آن همۀ صداها بتوانند آزادانه و در کمال امنیت سخنان خود را بگویند و پاسخ خود را بشنوند. تبلور چنین رویکردی را به صورت هنرمندانه در خلال بازنمایی‌ای که از سخنرانی مرحوم آیت‌الله طالقانی در کنگره جبهه ملی ارائه می‌شود، می‌بینیم. در این سکانس، می‌شنویم که مرحوم طالقانی تأکید بر فراهم کردن مجال برای گفتمان‌های دیگر دارد و همچنین تختی را می‌بینیم که در میان مستمعان نیوشای چنین مواضعی است و در سلوک سیاسی خود، چنان روحیه‌ای را به طور قابل پذیرشی باز می‌نمایاند.


تختی چونان نماد غرور ملی

فیلم تختی در کلیت خود بسیار فراتر از یک شخصیت در حد و اندازه تختی است. فیلم، تختی را نمادی می‌سازد برای روح فروخفتۀ ملی. او غریوی است که می‌خواهد از خاکستر محنت و رنج برخیزد و در این خیزش، همه هم‌وطنان خود را فرا می‌خواند تا دست در دست هم دهند و با اتحاد ملی و بر اساس مرام جوانمردی و ایثار، و سعه صدر در برابر سختی‌ها، بار دیگر، کشور عزیز ایران را به اوج و سربلندی که شایستۀ آن است برسانند.





----- 0 0
درنگی در لحظه مرگ ; نگاهی به فیلم «سمفونی نهم»
درنگی در لحظه مرگ ; نگاهی به فیلم «سمفونی نهم»

درنگی در لحظه مرگ ; نگاهی به فیلم «سمفونی نهم»

«سمفونی نهم» آخرین ساخته محمدرضا هنرمند قرار است فیلمی با تم مرگ‌اندیشی باشد و پیرنگ‌های کوچک مختلفی را در کنار هم قرار داده تا در خلال بازنمایی برخی از مشهورترین مرگ‌ها در تاریخ و ادبیات ایران به موضوع مرگ از زاویه‌ای دیگر بنگرد.
ناگهان درخت
ناگهان درخت

ناگهان درخت

فرهاد زندگی خود را از کودکی تا ۵۰ سالگی برای روانکاو تعریف می کند.
Powered by TayaCMS