فیلم نوشت فیلم نوشت

یاسمن خلیلی فرد
یاسمن خلیلی فرد

یاسمن خلیلی فرد

تلخ گرایی و واقع گرایی فیلم انتخاب مناسبی ست برای خودداری فیلمساز از تبدیل شدن فیلمش به ملودرامی آبکی.

یاسمن خلیلی فرد

«لاک قرمز» اولین ساخته ی سیدجمال سیدحاتمی، ملودرامی قابل توجه در میان آثار بخش نگاه نو جشنواره فجر امسال بود. مضمون این فیلم، «فقر» و «شرافت» است. مضمونی که در آثار سینمایی اواخر دهه 60 تا اواسط دهه 70 به وفور دیده می شد و از دل آن آثار ارزشمندی چون «بچه های آسمان»، «چکمه» و ... نیز بیرون آمد. اما با تغییر رویکرد فیلمسازان در سال های پایانی دهه 70 و به راه افتادن جریان فیلم های تین ایجری و عاشقانه (که البته منتج از شرایط روز جامعه بود) ساخت فیلم هایی با آن لحن و مضمون نیز افت قابل ملاحظه ای کرد.
حالا هم در خیل عظیم فیلم های آپارتمانی که تحت تأثیر آثار ارزشمند اصغر فرهادی ساخته می شوند و اتفاقاً میان فیلمسازان جوان نیز بسیار رایج ترند، سیدحاتمی به سراغ ساخت فیلمی می رود با محوریتی متفاوت و در فضایی متفاوت که این روزها کم تر شاهد آن هستیم.
فیلمنامه، شاید برگ برنده اصلی فیلمساز باشد. او با بهره گیری از فیلمنامه ای درست و سرشار از جزییات مخاطب را با خود به دل فیلم می کشاند و با پیشروی داستان به مرور تنش و فشار بر مخاطب بیش تر احساس می شود. فیلم، برخلاف بسیاری از فیلم های این روزها که با ایده ای خوب شروع می شوند و در حد همان ایده باقی می مانند پا فراتر می گذارد و به مقوله «فقر» از زاویه ای متفاوت می نگرد، و در عین حال کشش خود را تا پایانی ترین لحظه حفظ می کند.
اکرم، شخصیت اصلی فیلم دختری 16 ساله است، دختری که در جریان اتفاقات مختلف، در نهایت بار همه ی دشواری های خانواده بر دوش های او می افتد و اوست که باید مشکلات متعدد خانوادگی شان را حل و فصل کند. دختر در ابتدای فیلم در دنیای نوجوانانه ی خویش غوطه ور است و به نظر می رسد دغدغه های بزرگی ندارد. آرزو دارد روزی ازدواج کند، لاک بزند و آرایش کند و بچه دار شود و در سراسر فیلم سیر دگردیسی او و تحولش از دوران نوجوانی و سبک سری به دوران پختگی و بزرگسالی را شاهد هستیم و موفقیت فیلمساز در همین است که می تواند این دوره ی گذر کوتاه را که بر اثر رویدادهای ناخواسته ی زندگی اتفاق می افتد به زیبایی و بسیار موشکافانه به تصویر کشد. سکانس نهایی فیلم علاوه بر غافلگیری به نحوی هم دلسردمان می کند؛ دختری که این همه صبر می کند و پا بر شرافتش نمی گذارد حالا به ناگاه مسیری را انتخاب می کند که تلخ ترین و گزنده ترین راه ممکن است. این پایان البته منتج از حقیقت است؛ حقیقیتی که نه فیلمساز و نه دختر قادر به تغییر آن هستند. شاید اگر فیلمساز تا پایان راه به همین منوال پیش می رفت همه ی زحماتش برای ترسیم درد و رنج های وارد بر دختر به هدر می رفت. آن چه در انتهای فیلم می بینیم همان چیزیست که باید اتفاق بیفتد؛ بله! کاش اتفاق نمی افتاد اما به لحاظ زنجیره های عِلّی و منطق مستتر در فیلمنامه هر پایان دیگری بر ملودرام آن را تصنعی می کرد و از واقعیت دور.
تلخ گرایی و واقع گرایی فیلم انتخاب مناسبی ست برای خودداری فیلمساز از تبدیل شدن فیلمش به ملودرامی آبکی. نباید از یاد برد که چنین فیلمی به راحتی قابلیت تبدیل شدن به یک ملودرام آبکی را داشت اما سیدحاتمی می کوشد تا به واقعیت محض و مطلق نزدیک شود و در همین راستا، جنس بازی ها، طراحی صحنه و لباس، گریم مناسب و طیف رنگ خاکستری منتشر شده در فیلم که رنگ سرخ لاک آن را در هم می شکند، به کمکش می آیند تا به فضای مطلوب خویش برسد. فیلم ریتم مناسبی دارد. شتابزدگی دختر و بدوبدوهایش همه با دوربین روی دست موقعیت درستی را از شرایط دختر ایجاد می کنند و باعث می شوند مخاطب، خودش را با دختر در دل رویدادها ببیند.
فیلمساز بهره گیری درستی از «اشیا» دارد. عروسک های چوبی پدر که در ابتدای فیلم ساده و زشت اند، در نهایت آراسته می شوند، آرایش می شوند و به همان شکلی درمی آیند که باید و این دقیقاً نمادیست از تحول دختر؛ دختر ساده ی اول فیلم که جامعه او را به شکلی دیگر در می آورد. همچنین بهره گیری از «لاک» به عنوان کلیدی ترین شی به کار رفته در فیلم انتخابی هوشمندانه از سوی فیلمساز است؛ بعبارتی لاک وسیله ایست برای گذر از دوران نوجوانی به دوران بزرگسالی.
بازی های فیلم درخشان اند. پانته آ پناهی ها امسال با سه بازی درخشان در «نفس»، «آآآدت نمی کنیم» و «لاک قرمز» نشان می دهد یکی از قدرتمندترین بازیگران زن حال حاضر سینمای ایران است. مادر نیز زیر فشارها و بحران های زندگی همپای دخترش به تحول می رسد، تحولی که البته او را به جنون و بستری شدن در آسایشگاه می کشاند. بازی پردیس احمدیه به شدت واقعگرا و طبیعی ست. او نیز در به تصویر کشیدن سیر تحول اکرم، بسیار موفق عمل می کند. مسعود کرامتی، در همان نقش کوتاه، عموی ناتوان و کندذهن اکرم را به باورترین شکل ممکن درمی آورد.
در موجودیت فیلم، پایه های زندگیِ کارگری که البته با «اعتیاد» درآمیخته شده قابل توجه است و ما را برای چند ساعت از فضای تکراری فیلم های این روزها دور می کند.



منبع :salamcinama.ir

----- 0 0
یاسمن خلیلی فرد
یاسمن خلیلی فرد

یاسمن خلیلی فرد

به نظر می رسد "اکرم" در «لاک قرمز» بیش از آن که فاعل باشد مفعول است.
میلاد خدابنده
میلاد خدابنده

میلاد خدابنده

نقطه قوت فیلم لاک قرمز ایده فوق العاده خوب و اندیشه نو در موضوع فیلمنامه آن است اما در روایت شتاب زده است.
Powered by TayaCMS