در
هزارپا شاهد صحنه ها و تکیه کلام هائی هستیم که قبل از این امکان نمایش نداشت، پخش
شد، مردم هم دیدند، اتفاقی هم نیافتاد.
فیلم
هزارپا تمامی عناصر و مولفه های یک فیلم طنز را داراست. برخی دوستان وقتی از این
فیلم ایراد می گیرند بر کلیشه ای بودن آن، تلاش برای صرفاً خنداندن تماشاچی و
ایجاد موقعیت های طنز ناشی از تکیه کلام جنسی و حتی در صحنه ای فراتر از آن، تاکید
دارند، این درحالی است که یک فیلم کمدی اصولا بر سناریوی خوب، کارگردانی مناسب،
بازی های قابل قبول، فراوانی موقعیت های طنز، فضا سازی مناسب، استفاده از لوکیشن
های متناسب با زمان رویداد داستان متکی است که هزارپا از همه این مولفه ها تا حدود
زیادی برخوردار است.
ما
در جامعه ای زندگی می کنیم که مردم آن با هزار مشکل و گرفتاری روبرو هستند، غم و
غصه از در و دیوار شهر ها برایشان در حال باریدن است، عزاداری جای تفریح و شادی را
گرفته است، لذا آنها بیش از آنکه نیازمند فیلم های فلسفی و جشنواره ای باشند، در
این فکر اند که سینما چگونه میتواند لحظات مفرح و شادی را برایشان رقم بزند تا
برای مدت کوتاهی هم که شده، فارغ از گرفتاری های روزمره، خنده بر لبانشان بنشیند و
گرفتاری های روزمره را فراموش کنند. برای آنها دیگر فرقی نمی کند که فیلم تهیه
شده، هجو باشد با لودگی توام باشد، رفتار ها و حرکات بازیگران مسخره آمیز جلوه
نماید، دارای تکیه کلام های جنسی باشد و مغایر با آداب و سنن و دین و آئین...
در
این شرایط جامعه، ایراد گرفتن به کارگردان و تهیه کننده ای که در این جهت حرکت می
کند، حتی اگر در ساخت فیلم، نگاه به گیشه هم داشته باشد، غیر منصفانه بوده و باید
به آنان دستمریزاد هم گفت.
قبل
از نقد و بررسی هزارپا، لازم است به گروه نویسندگی این فیلم آفرین گفت که توانسته
اند در یک سیر روائی درست و منطقی، با خلق داستانی قابل باور و دارای قابلیت اجرای
طنز در موقعیت های تعریف شده در سینمای کمدی، فیلمنامه ای را تهیه نمایند که اگر
حتی در قاب سینما هم قرار نمی گرفت، خواندن داستان آن، خود به تنهائی میتوانست،
جذاب باشد.
هزارپا
نشان داد که ممیزی و سانسور، چنانچه پای خود را از سینمای ایران بیرون بکشد،
نویسندگان و تهیه کنندگان ما می توانند با خلق سوژه های بکر و جدید، تماشاچی را با
سینما آشتی دهند، فیلم بر اساس ذائقه عمومی بسازند و برای ساعاتی هم که شده، خنده
بر صورت مردم گرفتار بنشانند.
عادل
فردوسی پور همزمان با پخش مراسم اهدای جوایز جام جهانی فوتبال روسیه گفت:
"رئیس
جمهور کرواسی در مراسم اهدای جام نه تنها با همه دست داد، بلکه همه را بغل کرد.،
پخش شد، مردم هم دیدند و اتفاقی هم نیفتاد."
این
واقعیتی است که با هزارپا در سینمای ما رخ می دهد، در این فیلم شاهد صحنه ها و
تکیه کلام هائی هستیم که قبل از این امکان عبور آنها از ممیزی وجود نداشت، اما
" همه آنها از ممیزی عبور کردند، گفتنی ها گفته شد، لمس کردنی ها لمس شد،
کلام های جنسی رد و بدل شد، مردم دیدند و اتفاقی هم نیافتاد." لذا در طول 40
سال گذشته، یا سینما ره به بیراهه برده بود یا مردم یا جامعه، در هر صورت، آنچه
مشخص است اینکه همه با هم دچار خسران و ضرر شده بودند.
هزارپا
همچون نهنگ عنبر در گذشته سیر می کند، گذشته ای که برای نسل جدید همه چیز آن خنده
دار، جوک و قابل تمسخر می نماید. نسل جدید نمی تواند آنچه را که در بطن جامعه در
دهه 60 گذشت، باور بکند. حوادث و اتفاقات این دهه، قابلیت ساخت ده ها فیلم خوب را
دارد. پرداختن به مسائل و مشکلات آن دوره، ممنوعه های آن زمان، روابط آدم ها،
جبهه، جنگ و.... همه و همه برای این نسل غیر قابل باور و طنز جلوه می کند، این
سوژه ها حالا-حالاها قابلیت ساخت فیلم های پرفروش طنز را دارا خواهند بود، اگر
نسلی گرفتار آن فضا شد، بگذار تا حداقلی نسلی دیگر برای اتفاقات آن دوره بخندد.
داوودی
در هزارپا در حال بیل زدن باغچه و بیرون آوردن عتیقه هاست تا انقلابی ایجاد کند و
آنها را برای همیشه به تاریخ بسپارد، اما اینکه بعد از این نیز شاهد مجوز ساخت
چنین فیلمی خواهیم بود، باید صبر کرد و دید، اگر چه شواهد نشان می دهد که دوره
ممیزی های سفت و سخت به پایان رسیده و جامعه دیگر پذیرای بسیاری از مسائل نیست.
هزارپا
نشان داد که زوج عطاران و عزتی میتواند همچون چیچو و فرانکو برای سالیان دراز در
سینمای ایران بدرخشد، این فیلم نشان داد که داوودی نیم نگاهی به سینمای کمدی سکسی
ایتالیا دهه 80 میلادی با همان سبک و سیاق و البته در قالب ایرانی و سانسور شده آن
داشته است. این امر به ذات خود ایرادی ندارد، اما باید توجه کرد که جامعه ایران در
هر حال مذهبی بوده و خواهد بود، لذا چه داوودی و چه سایر کارگردانان با این نیت که
با جامعه ای در حال پوست اندازی مواجه بوده و میتوانند آن را متاثر از اندیشه و قالب
سینمائی خود بکنند، قطعا ره به بیراهه خواهند برد.
در
مجموع باید گفت:
هزارپا
بسیار پر فروش خواهد شد،
هزارپا
فیلم موفقی از آب درآمده است،
هزارپا
تماشاچی را با خود همراه کرده است،
هزارپا
تحسین تماشاچیان را برانگیخته است،
هزارپا
کسی را ناراضی از سالن سینما به خانه نفرستاده است،
هزارپا
انتظارات از یک فیلم کمدی را کاملا برآورد کرده است،
هزارپا
اثر گذار در ساخت فیلم های مشابه در آینده خواهد بود.
اشکالات
مترتب بر فیلم عبارتند از:
حرکات
اضافی برخی از بازیگران
طولانی
بودن سکانس های پایانی
انتخاب
سارا بهرامی برای نقش کمدی
و
مهمتر از همه، شوخی بسیار زشت با تصویر شاعر بزرگ و صاحب اندیشه کشورمان، مرحوم
شاملو، که ای کاش شاهد حذف کل سکانس مربوط به این قسمت بودیم.
منبع: سلام سینما