19 بهمن 1396, 4:41
تنگه ابوقریب، آخرین ساخته بهرام توکلی، یکی از فیلمهای با ارزش در حوزه سینمای جنگ است. بلوغ در روایت و استفاده از جلوههای ویژه بصری در روایت یک رخداد جنگی در این فیلم به خوبی مشهود است و میتوان این فیلم را یک نقطه اوج در حوزه سینمای دفاع مقدس به حساب آورد.
فیلم، روایت پاتک وسیع نیروهای عراقی در آخرین روزهای جنگ است تا با دست پر در میز مذاکرات حاضر شوند و امتیازهای بیشتری از کشور مورد تجاوز برای خود بگیرند؛ اما در این میان مقاومت جانانه گروهی از رزمندگان این نقشه را با شکست مواجه میکند و به این ترتیب صلح برقرا شده و عراق به عنوان کشور متجاوز شناخته میشود.
در طول فیلم، برخلاف بسیاری از فیلمهای مربوط به دفاع مقدس، قهرمان سازیای از رزمندگان و سربازان نمیشود و بیش از آن به فعالیتهای جمعی و دفاع با دستان خالی این نیروها تاکید میشود. توکلی کوشیده است در فیلم با روایتی کاملا مبتنی بر واقع بینی و دوری از در افتادن در تقدیس جنگ نشان بدهد که اصولا این جنگ نه برای کشورگشایی بلکه برای دفاع از کیان کشور و دفاع از تمامیت سرزمینی ایران صورت گرفت و در این ماجرا همه مردمان کشور از شرق و غرب گرفته تا جنوب وشمال حضور داشتند و در کنار هم با دفاع جانانه از کشور، نگذاشتند تا تمامیت سرزمینی ایران با خطر رو به رو شود.
در طول فیلم دیالوگهای مختلفی بین شخصیتها رد و بدل میشود که علاوه بر پرهیز از جنگ طلبی، به درستی، بر پرهیز از روشهای ناجوانمردانه جنگی، خصوصا استفاده از تسلیحات کشتار جمعی و حرمت شرعی آن تاکید میشود. در همین مسیر فیلم با دستمایه قراردادن یک رخداد تعیین کننده در اواخر جنگ سعی بسیاری کرده است تا بر جنبه دفاعی بودن جنگ تاکید کند و نشان دهد که اگر از جان گذشتگی سربازان و بسیجیان و نیروهای سپاه نبود چه اتفاقهای ناگواری برای مردم کشورمان و تمامیت ارضی ایران اتفاق میافتاد و چه صدمات و آسیبهای جبران ناپذیری به وجود میآمد. از این حیث باید به زیرکی سینماگر تبریک گفت که در کنار پرهیز از تقدیس جنگ، بر دفاع جانانه و سرشار از ایثار رزمندگان تاکید بسیار بجا و دقیقی کرده است و خصلت حماسی رزمندگان را به درستی برجسته و تصویر سازی کرده است.
در طول فیلم، بحثهای فوتبالی( طرفداران پرسپولیس و استقلال و دعوا بر سر توزیع لباس با رنگ آبی) یا مباحث روزمرهای که بین شخصیتها رد و بدل میشود( مانند اشاره به خاطره خوردن شیرهویج در کنار کارون در عطش و گرمای جنگ) خصلتی کاملا این زمینی و ملموس از شخصیتها عرضه میکند و برخلاف بسیاری از فیلمهای مشابه نشان دهنده شوق به زیستن و این جهانی بودن شخصیتها را تصویر میکند، تلاش بسیار قابل ستایشی که پیشتر در موارد کمی این چنین تاکید درستی در این گونه سینمایی شاهد بودیم. در همین مسیر پچ پچهای درگوشی بین شخصیتهایی که نقششان را علی سلیمانی و حمید آذرنگ ایفا میکنند در این مسیر بسیار خوب عمل میکند و به همدلی بیشتر مخاطب با این شخصیتها کمک موثری میکند.
از حیث تکنیکی نیز فیلم بسیار دقیق و قابل توجه است و تجربهای است که میتواند به عنوان یک نقطه اوج در ساختن و پرداختن صحنههای جنگی باشد. دوربین فعال، مستند گونگی صحنهها و پرهیز از اغراق تنها بخشی از خصایص فرمی تنگه ابوقریب است.
شاید یکی از برجستهترین نماهای فیلم، که شاید به حق در سینمای جنگ ما بینظیر و بدون نمونه مشابه است، نماهای پایانی فیلم باشد که در آن یکی از رزمندگان کم و سن و سال در نمایی متوسط به تنهایی در کادر دوربین قرار میگیرد و اسلحه خود را بر دوش خود انداخته و از دوربین خارج میشود. تاکید بسیار قابل تاملی بر اینکه در جریان دفاع از مرز و بوم ایران، نوجوانان ایرانی هر کدام تبدیل به رزمندگانی میشوند که با تمام توان خود نخواهند گذاشت تا کشورشان دچار صدمه و آسیب شده و امنیت و تمامیتش به خطر بیفتد. این برجستهسازی شخصیتی آنجا بیشتر نمود پیدا میکند که در طول فیلم، همه اعضای گردان به چشم یک نوجوان به این شخصیت نگاه میکنند که باید مراقب او باشند تا به خود آسیب نزند یا زخمی و مجروح نشود در حالیکه در طول مدت زمان کوتاهی همین نوجوان اصطلاحا سردرگم و دست و پا چلفتی، که هنوز طرز استفاده از اسلحه را نیز به درستی نمیداند تبدیل به قهرمانی میشود که سربلند و با غرور از یک میدان دشوار بیرون آمده است و تبدیل به یک مرد برومند و توانا شده است.
فیلم تنگه ابوقریب در قالب سینمای راهبردی کشور، میتواند فیلمی برای ایجاد همبستگی ملی و تاکید بر ارزشهای مشترک رو به فراموشیای باشد که متاسفانه از رهگذر ثروت اندوزی و دنیا طلبی برخی از مسوولان ناآگاه در حال تعمیق است و هر روز بیش از گذشته جوانان و مردم را نسبت به ارزشهایی که زمانی پیش از این بابت آن، خون هزاران جوان این مرز و بوم ریخته شده، دچار تردید و سوء ظن میکند.
نمونه فیلم تنگه ابوقریب نشان میدهد که هنوز هم میتوان در قالب سینمای جنگ، آثار ماندگار و غنی از حیث بصری ساخت که در قالب یک فرم استاندارد و معیار، محتوای قابل دفاعی را عرضه کرد؛ محتوایی که در شرایط زمان حاضر نیز در سطح جامعه قابل عرضه باشد و به بحث و گفتگوی ملی منتهی شود.