فیلم نوشت فیلم نوشت

سیانور | مهدی اباذری
سیانور | مهدی اباذری

سیانور | مهدی اباذری

سیانور از آن دسته فیلم‌هایی است که زیادشان کم است. از آن‌هایی که هالیوود هم سالی چندتایشان را عمدتا بر پایه دروغ و تحریف و بزرگ نمایی می‌سازد.

سیانور | مهدی اباذری

مهم‌ترین نکته‌ای که شاید در ساخت فیلم‌هایی با مضمون بازگویی مقاطع یا اتفاقات تاریخی باید مدنظر نویسنده فیلم‌نامه قرار گیرد، عدم پرداخت کاملا مستقیم و عریان به موضوع مدنظر است. یکی از اصلی‌ترین حدفاصل‌های کار مستند با سینمای داستانی همین اشارات عمدتا غیر مستقیم و بیان واقعه در پس یک داستان جذاب است. البته ممکن است در فیلم‌هایی که کارگردان‌شان بعضا اسم‌های دهن پر کنی هم دارند، این قصه قوت کافی را نداشته باشد و داستان شکل نگیرد. اما یکی از نقاط قوت اصلی سیانور، روایت داستان در بستری دارم-عاشقانه (رمانس) است که بین کاراکتر هما (هانیه توسلی) به‌عنوان یکی از اعضای منافقین و امیر (پدارم شریفی) به‌عنوان عضو جوانی در ساواک شکل می گیرد. دوگانه‌های عاشقانه‌ای که بنا به جایگاه هر دو نقش، با انتهایی تلخ و ناکامی همراه است اما به بیان حرف اصلی و روایت داستان کمک شایانی می‌کند.

البته در بین این دو بازیگر گاهی اوقات بازی‌های هانیه توسلی آنقدر از شخصیت روبه‌رویش پیشی می‌گیرد که نقش او را کم رنگ می‌کند. رفتارهایی که بریدگی، سرگشتگی و پشیمانی از رها کردن فرزندش را به خوبی نشان می‌دهد و در نقش او نشسته اما بالعکس در برخی صحنه‌ها آن دوگانگی و استیصالی که باید در چهره پدرام شریفی، بعنوان کسی که عملا زندگی دو جانبه دارد، دیده نمی‌شود. از طرف دیگر دوربین جسور است و قاب‌هایی که می‌بندد به پشتوانه‌ی طراحی و صحنه‌پردازی عالی فیلم، عمدتا لانگ‌شات‌هایی خوب است. صحنه‌هایی که در سطح شهر و بیمارستان و… می‌بینیم عمدتا شاهکارهای صحنه پردازی در این اثر تاریخی است و حتی یک نقص در آن دیده نمی‌شود. این ریزبینی و پرداخت دقیق از ویژگی‌هایی است که می‌تواند مخاطب را به فضای مدنظر فیلم پرتاب کند.

یکی از مهم‌ترین ضعف‌ها _که البته مستقیما به فیلم مربوط نمی‌شود_ کمبود داشته‌ها و دانسته‌های تاریخی مخاطبین است. بازه‌های زمانی مهمی که جامعه هدف اصلی فیلم که به نظر می‌آید قشر دانشجو و جوانان است، از آن اطلاع کافی ندارد. این میزان از سوار بودن فیلم بر دانسته‌های مخاطب می‌تواند نقص بزرگی باشد که البته شعیبی در تلاش برای جبران آن برآمده و تا حدودی موفق بوده است. بحث تغییر ایدئولوژی از اتفاقات مهمی است که منجر به دوپارگی یا چندپارگی مجاهدین خلق(منافقین) می‌شود. جایی که به قول کاراکتر «مجید شریف واقفی» سعی داشتند زیر پای خدا را جارو کنند! این تغییر روند در استراتژی‌های منافقین و تصفیه‌های درون سازمانی نمایش‌اش در این سال‌ها خیلی باورپذیر تر شده است. زمانی که در این چندساله، خانواده‌هایی را دیدیم که روزها جلوی پادگان اشرف تحصن می‌کردند تا فرزندانشان را ببینید، فرزندانی که بعضا وقتی فرصت فرار و مصاحبه پیدا می‌کردند از وضعیت اسف بار این گروهک طرفدار دموکراسی می‌گفتند. 

در داستان مجید و مرتضی وقتی متوجه این انحرافات در سازمان می‌شوند و نمی‌خواهند به جای مبارزات مکتبی روی به مارکسیسم آورند و از طرف دیگر هم وقتی مجبورند بین سیانور و زندگی یکی را انتخاب کنند، این حس که نشان دهنده آشوب درونی آن‌هاست به خوبی منتقل می‌شود. اما نقطه اوج اثر، کنتراست بین دو شخصیت «مرتضی صمدیه لباف» و «وحید افراخته» در یک موقعیت است. وقتی که خبر اعدام به آن دو می رسد یکی از سر تا ذیل سیستم و اعتقاداتش را به فحش می‌گیرد و دیگری آماده است، آماده برای سرنوشتی به ظاهر محتوم برای یک چریک.سیانور از آن دسته فیلم‌هایی است که زیادشان کم است. از آن‌هایی که کم داریم. از آن‌هایی که هالیوود هم سالی چندتایشان را _عمدتا برا پایه دروغ و تحریف و بزرگ نمایی_ می‌سازد تا حوادث در حافظه تاریخی مردم‌اش کمرنگ نشود از آن فیلم‌هایی که سرشان ریسک می‌کنند و به کارگردانان نسبتا جوانی مثل «بن افلک» می‌سپارند تا برایشان آرگو بسازد. تولیداتی که آن‌ها عمدتا بر اساس دروغ و تحریف می‌سازند و البته که اسکار هم می‌گیرد؛ اما ما از فراز و نشیب‌های مهجور مانده تاریخی‌مان نمی‌سازیم و اگر هم ساختیم حتی در جشنواره‌های خودمان تحویل‌اش نمی‌گیریم!



منبع :moviemag.ir

----- 0 0
سیانور | میثم کریمی
سیانور | میثم کریمی

سیانور | میثم کریمی

گنجاندن عاشقانه‌ای سطحی توسط شعیبی در دل داستان نیز کمکی به افزایش بارِ درام فیلم نکرده تا در پایان به یک کلیشه کلاسیک منجر شود.
سیانور | مصطفی عبدی
سیانور | مصطفی عبدی

سیانور | مصطفی عبدی

قصه‌ای می‌آفریند که در حاشیه‌اش سعی در به نمایش گذاشتن قله‌ای از قله‌های مقاومت عزتمندانه‌ی یک ملت را می‌نماید.
Powered by TayaCMS