6 مهر 1397, 20:0
جدیدترین اثر حمید نعمت الله با یک مقدمه بسیار خوب آغاز می شود. مرد میانسالی که در زندگی انواع و اقسام شکست را تجربه کرده و حالا یک فرد به شدت عصبی و پرخاشگر است و جامعه نیز ابداً سر سازگاری با او ندارد. این شخصیت به خوبی تا نیمه های داستان پرورش پیدا می کند و مخاطب را با خود همراه می کند. ما می توانیم با نریشن های فراوانی که با صدای خود فرید بیان می شود و در واقع افکار مالیخولیایی او را برای تماشاگر شرح می دهد، با ذهن بیمار او آشنا شویم و تضاد درون و بیرونی او را زندگی اش شاهد باشیم. نحمیت نعمت الله به خوبی موفق می شود تا شخصیتش را در نیمه اول داستان تا حد زیادی بسازد و تماشاگر را مجاب کند تا با او همراه شود.
اما متاسفانه نیمه دوم فیلم متفاوت از نیمه نخست می باشد یعنی جایی که فرید به یکباره تصمیم می گیرد به سیستان و بلوچستان کوچ کرده و زندگی جدیدی را در این استان پیگیری نماید. با ورود فرید به این منطقه، شخصیت های محلی نیز به داستان وارد می شوند که یکی از آنان دختری به نام وحیده ( با بازی مژگان صابری ) است. دختر جوانی که به یکباره و بطور عجیبی با فرید آشنا شده و به وی اعتماد می کند در حالی که فیلم هیچ دلیل منطقی برای این اعتماد به مخاطب نمی دهد. رابطه این دو دقایقی از فیلم را تشکیل می دهد اما به یکباره به حال خود رها می شود و فیلم سراغ سوژه ای دیگر یعنی غواصی که جسد را از آب به بیرون می کشد می رود. فردی که الگوی پسرِ فرید است و همین موضوع سبب حسادت فرید به غواص می شود.
در این بخش نیز فیلم آشکارا دارای ضعف هایی است از جمله پرداخت شخصیت غواص که پرداخت خاکستری ندارد و به سبک سالهای دور سینما، سفید مطلق است! وی خونسرد و آرام است و هیچ مشکلی هم با شخصیت پرخاشگر فرید ندارد و تحت هر شرایطی سعی در ارائه پندهای اخلاقی به او دارد. تقابل خیر و شر در نیمه دوم فیلم به حدی سیاه و سفید ترسیم شده که باعث می شود پیام کلی فیلم نیز نادیده گرفته شود و وضعیتی شبیه به آثار تلویزیونی داشته باشد که در آن پیامهای اخلاقی بصورت گل درشت به مخاطب عرضه می شود. شاید اگر حمید نعمت الله تمهید مناسبی برای بخش دوم فیلم خود در نظر گرفته بود، می شد « شعله ور » را یکی از بهترین های سینمای ایران در این سال نامگذاری کرد.
با اینحال فیلم نکات مثبتی هم دارد از جمله فیلمبرداری عالی روزبه رایگا که با هدایت حمید نعمت الله نتیجه مطلوبی رقم زده است. جاذبه های طبیعی سیستان و بلوچستان و لوکیشن های جذابی که کمتر در یک اثر سینمایی دیده شده ( مخصوصاً مکانی که در آن کانکس ها بر روی هم قرار دارند! ) ، این فرصت را در اختیار فیلم قرار داده که لانگ شات های فراوان از فضای طبیعی این منطقه ثبت کند و مطمئن باشد که بهترین نتیجه ممکن را هم در پرده عریض سینما بدست خواهد آورد.
بازی عالی امین حیایی نیز یکی از غافلگیری های فیلم را رقم زده است. بازیگری که در سالهای اخیر در انبوهی از آثار کمدی حضور یافته بود و کمتر فیلمسازی برای نقش های جدی به سراغ او می رفت. بازی حیایی در « شعله ور » را می توان بهترین بازی حیایی در کارنامه بازیگری اش عنوان کرد. نقشی که حیایی در آن خشم، حسادت و حقارت را به خوبی به تصویر کشیده و یکی از بهترین بازیهای سال را رقم زده است. دارا حیایی نیز در کنار پدر توانسته تا حدودی نقش نوجوان داستان را به درستی ایفا نماید. نوید خام و بی تجربه است و اعتماد به نفس کافی برای انجام هیچ کاری را ندارد و دارا حیایی موفق به ترسیم چنین شخصیتی شده، هرچند که نباید خیلی انتظاری از او داشته باشید.
« شعله ور » حمید نعمت الله اگر فیلمنامه بهتری می داشت، می توانست اثری استاندارد برای سینمای ایران باشد اما متاسفانه فیلم دو نیمه کاملاً متفاوت از هم دارد که از لحاظ کیفیت یکسان نیستند. نیمه اول تا حد زیادی درخشان است اما داستان در نیمه دوم گم می شود و به نظر می رسد قصه به انتها رسیده باشد. تکرار آزار و اذیت های فرید و حسادت او به غواص، نمی تواند فقدان قصه را جبران نماید. « شعله ور » در نیمه دوم با شتاب تندی سقوط را تجربه می کند، به حدی که پیام اخلاقی آخر فیلم را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و تاثیر آن را از بین می برد. اما فیلم هنوز یک امین حیایی و فیلمبرداری و لوکیشن های طبیعی دارد که یافتنش در سینمای امروز ایران بسیار دشوار است! فیلم جدید نعمت الله از آپارتمان خارج شده و به منطقه ای دوردست رفته که اتفاقاً یکی از بهترین مکان های فیلمبرداری برای یک اثر سینمایی می باشد و تماشای فیلم را بر پرده سینما قابل تحمل می کند.