فیلم نوشت فیلم نوشت

در جستجوی تعالی ؛ بررسی اخلاق در فیلم بدون تاریخ بدون امضاء
در جستجوی تعالی ؛ بررسی اخلاق در فیلم بدون تاریخ بدون امضاء

در جستجوی تعالی ؛ بررسی اخلاق در فیلم بدون تاریخ بدون امضاء

فیلم بدون تاریخ بدون امضا دو اخلاق سیستماتیک و فردی را محور مفهومی خود ساخته است و بر این نکته تأکید دارد که مشروعیت اخلاق سیستماتیک منوط به اخلاق فردی است. سیستم وقتی معنا دارد که افراد انسانی به آن پایبند باشند و صرفا اخلاق سیستماتیک کارآمد و بسنده نیست و زمانی ارزشمند و پویا خواهد بود که با اخلاق فردی آدمها مدنظر باشد.

مقاله

نویسنده نعمت باقری فرد
در جستجوی تعالی ؛ بررسی اخلاق در فیلم بدون تاریخ بدون امضاء

فیلم  بدون تاریخ بدون امضا دو اخلاق سیستماتیک و فردی را محور مفهومی خود ساخته است و بر این نکته تأکید دارد که مشروعیت اخلاق سیستماتیک منوط به اخلاق فردی است. سیستم وقتی معنا دارد که افراد انسانی به آن پایبند باشند و صرفا اخلاق سیستماتیک کارآمد و بسنده نیست و زمانی ارزشمند و پویا خواهد بود که با اخلاق فردی آدمها مدنظر باشد. اگر در فیلم بدون تاریخ بدون امضاء، نظام پزشکی قانونی را یک واحد سیستماتیک و معرف و نمادی از دیگر سیستم‌های موجود در جامعه بدانیم، می‌توان گفت، باوجود اینکه این سیستم سروکارش همواره با مرگ است و مثل همه‌ی نهادها و سیستم‌ها، کم و کاستی‌هایی هم در آن به چشم می‌آید، اما کماکان افرادی در آن دارای وجدانی زنده و بیدارند که با اتخاذ اخلاق و وجدان درونی، موجبات مشروعیت و ارتقاء آن را نیز فراهم می‌سازند.            

هر شهر و کشوری، پیرامون و فراخور خود نظمی نامرئی ایجاد می‌کند که قریب به اتفاق اهالی آن بر سر محتوای نوشته و نانوشته‌ی آن اتفاق نظر دارند حتی اگر بارها توسط آنها نادیده انگاشته شوند. قوانین مدنی جلوه‌ این‌جهانی این اتفاق نظر جمعی هستند. هرکس در قبال رفتار اجتماعی و مدنی خود مسئولیت دارد و در صورت تخطی از قانون، از سوی نگاه جمعی و پشتوانه‌های اجرایی آن، بازخواست خواهد شد. اما این را هم می‌دانیم که همه‌ی قانون‌ها نوشته نیستند. پایبندی به اخلاق دینی و انسانی در اغلب موارد یک امر شخصی و درونی است و الزامی در پی ندارد، مگر باور به وجود جایگاه و کرامتی والاتر که باید به شکل وجدان درونی در موقعیت‌های مقتضی در تصمیمات و رفتار فرد مداخله کند. تنها باور به امور پسندیده و نیکو شرط کافی برای خوب بودن نیست، بلکه وفاداری عملی و تعهد موقعیتی به این امور و آموزه‌هاست که خط فاصل خوب و بد بودن را معین می‌سازد  والا اغلب آدم‌ها از منظر خودشان، آدم‌های موجه و خوبی هستند.

فیلم بدون تاریخ بدون امضاء، چالشی بین این خوب و بد بودن است. تأملی روایی بر تعهد مدنی و سیستمی و همچنین شخصی و اخلاقی است. ماجرای فیلم از این قرار است که آقای نریمان دکتری در پزشکی قانونی است؛ دکتری وظیفه شناس و حساس به تعهد کاری خود. اما با همه این احوال، کاهلی هایی هم دارد که یکی از آنها اقدام نکردن به موقع برای تمدید بیمه ماشین خود است که همین موضوع مایه‌ی دردسر برای او و دیگران می‌شود؛ درد سری که در انتها ابعادی پیچیده تر پیدا  می کند. با پسری تصادف می‌کند که به ظاهر آسیبی به او وارد نشده است. اما سه روز بعد آن بچه سر از سردخانه پزشکی قانونی در می‌آورد و دکتر نریمان را دچار تردید می‌سازد که شاید مرگ کودک که به تشخیص همسرش ناشی از مسمومیت شدید غذایی است، بر اثر تصادف و شکستگی گردن بوده باشد. او می‌خواهد بداند واقعیت چیست. اما برای این دانستن نیز، اهمال می‌کند، تا جایی که پسر با همان تشخیص اولیه(بتولیسم و مسمومیت غذایی ناشی از خوردن مرغ مرده و فاسد) دفن می‌شود. اما این اهمال پیامد مرگبار دیگری در پی دارد، پدر کودک مرده برای بازخواست کسی که به او مرغ‌های فاسد را فروخته مرتکب قتلی ناخواسته می‌شود. به زعم نگارنده کارگردان تلاش دارد تا رویکرد اخلاقی فیلم را برجسته سازد. تا جایی که کسانی که به نوعی در ایجاد این بحران‌ها تقصیری پیدا و ناپیدا دارند، به مکافات عمل خود می‌رسند؛ اهمال کاری دکتر تبعات روانی و وجدانی برایش دارد. پدر که گناه مرغ‌های مرده را به گردن می‌گیرد خطایی که مرگ فرزندش را در پی دارد. او خود را تقصیرکار مرگ پسر خود می‌داند. فروشنده‌ی مرغ‌های فاسد، از آنجا که به این کار شهره بوده و اشتباه خود را به دروغ انکار می‌کند، مرگ و نابودی سزای اوست. اما پدر که متوجه اهمال کاری خود شده و به نوعی پشیمان است، به زندان می‌رود و جزای کار خود را از این طریق می‌بیند. دکتر نریمان علاوه بر پذیرفتن اهمال و اشتباه خود، درصدد است تا آنرا به نوعی جبران نماید. این تصمیم و اقدام عملی باعث روشن شدن حقیقت و رهایی از بحران و دغدغه‌ی درونی است. لذا در فیلم هر کس سلسله مراتب مکافات عمل خود را می‌بیند.



فارغ از دغدغه‌های فردی و مکافاتی که گریبان‌گیر کنش‌گران اصلی فیلم می‌شود، فیلم پیشنهادات اخلاقی مناسبی نیز به سیستم دارد. فیلم علاوه بر اینکه تأکید دارد که اخلاق و وجدان اخلاقی مهم است، به فرد این جرأت و جسارت را می‌بخشد که در درون سیستم وارد شده و با اقدام خود، دغدغه‌ی اخلاقی خود را محقق سازد. در واقع فیلم در ستایش اخلاق سیستماتیک است. دکتر نریمان مدام وظیفه‌ی اخلاقی و کاری همکارانش را به آنها گوشزد می‌کند. اما فیلم این موضوع را از قلم نمی‌اندازد که همه‌ی آدم‌‌ها بنا به سلسله‌مراتبی دچار کم کاری هایی هستند که گاه تبعات سنگینی نیز در بر دارد. کما اینکه چالش اصلی فیلم درخصوص شک و دغدغه‌ی دکتری است که از قضا خود به وجدان کاری و اخلاقی خود و دیگران حساس است اما در موقعیتی خاص (تصادف با کودک) خود را متهم به کم کاری می‌داند. سستی در  وظیفه‌ی کاری و اخلاقی، متوجه تعداد زیادی از شخصیت‌های فیلم می‌شود، اما هیچکدام، به معنای انتقاد از سیستم و سازوکاری که در آن مشغول هستند نیست. حتی خطای فروشنده‌ی مرغ‌های فاسد، به شرکتی که در آن کار می‌کند، تعمیم داده نمی‌شود. وقتی در روایت فیلم نگاهی سیستمی به حل مسأله وجود داشته باشد که پیشنهادی برای ارتقاء و بهبود روند آن دارد، حتی نقطه‌ ضعف‌های اجزاء سیستم پتکی برای شکستن خود سیستم نمی‌شوند، بلکه پرداختن به آنها مجالی برای ترمیم زخم‌ها و حفره‌های ساختاری سیستم خواهند بود. چنانچه در صحنه‌ی بازسازی قتل فروشنده‌ مرغ‌های فاسد، بازپرس قوه قضاییه در برخورد با صحبت زن متهم که اظهارات نگهبان درب ورودی را اشتباه می‌داند و معتقد است- و این اعتقاد را با صدای بلند بیان می‌کند- که از فاصله ‌ای که نگهبان صحنه را دیده نمی توان قطعیت و اطمینانی برای عمد بودن آن در نظر گرفت. بازپرس، حتی به خود زحمت امتحان کردن پیشنهاد زن را نمی‌دهد. ممکن بود با بررسی عینی این ماجرا تا حد زیادی صحنه جرم روشنتر شود. اما این کم‌کاری و اهمال بهانه‌ای برای فیلمساز نیست که هر چه دق دلی دارد سر این صحنه و بازپرس خالی کند. او با این ماجرا نیز اخلاقی برخورد می‌کند و واقعیت را نشان می‌دهد و ضعف بخشی از سیستم را به کلیت آن تعمیم نمی‌دهد. هیچ کس قصد بر هم زدن سیستمی را که در آن ایفاگر نقشی است ندارد. دکتر نریمان به همسرش خرده می گیرد که چرا معاینه دقیقی از کودک فوت شده به عمل نیامده. همسرش به او می گوید که او ماجرای تصادف را نگفته. با این حال دکتر نریمان به او می توپد که تو باید وظیفه‌ی خودت را انجام می‌دادی. کارگری که به مرد متهم می‌گوید که دارند مرغ‌های فاسد را جمع می‌کنند، در ضمن به او می‌گوید که فاش نسازدکه او این ماجرا را گفته. او نمی‌خواهد شرایط سیستمی را که در آن مشغول به کار است به هم بریزد. متهم هم وقتی در صحنه بازسازی قتل از او پرسیده می‌شود که چه کسی این موضوع را گفته، با این که به چشم هایش زل زده می‌گوید یادش نیست. در واقع با سیستمی روبرو هستیم که در آن افراد نقش اخلاقی خود را گرچه نه به تمام و کمال، اما در جایگاه خود و در مختصات خاص خود ایفا می‌کنند. می‌توان به این نوع نگاه امید بست، چنانچه می‌توان به اخلاق‌مداری پایانی دکتر نریمان خرده گرفت اما امید بست که در پی احقاق حقی است گرچه با روشی که امکان نقد دارد. وقتی نگاه سیستمی به حل مسأله وجود داشته باشد و کسی متولی این موضوع باشد، حتی می‌توان ضعف یک بازپرس را به یک بازی حساب‌شده و سینمایی تبدیل کرد که رویکرد واقع‌گرایانه‌اش برای بهبود روند آن سیستم یاری‌بخش است. اینگونه اشاره‌پذیر کردن مشکلات سیستماتیک جامعه تلاش دارد تا به جای سیاه‌نمایی وضعیت‌ها و موقعیت‌های مدنی و تبدیل کردن آن به یک بحران سلبی، آن ها را در چارچوب رویکرد اخلاقی فیلم ( تعهد درونی و قانونی به رفتار شخصی و شغلی) با مخاطبش سهیم شود و واقعیت اخلاقی را برای آنان ملموس سازد. محور پیوند سرنخ‌های اخلاقی فیلم لحظه‌ایست که دکتر نریمان پس از نبش قبر کودک برای معاینه‌ی دقیق علت مرگ، بالای حفره‌ی تاریک قبر می‌ایستد که مثل سیاهچاله‌ای خاک و گرد و غبار اطرافش را به کام می‌کشد. در اینجا نیز می‌توان رویکردی اخلاقی و حتی دینی را در پس‌زمینه‌ی سکانس دید. درنظر داشتن مرگ و دنیای پس از آن به بسیاری از تردیدها و اهمال‌ها پایان می‌بخشد.









----- 0 0

مقالات مشابه

اخلاق که در نهاد ما آرمیده است ; نگاهی به فیلم بدون تاریخ بدون امضا
اخلاق که در نهاد ما آرمیده است ; نگاهی به فیلم بدون تاریخ بدون امضا

اخلاق که در نهاد ما آرمیده است ; نگاهی به فیلم بدون تاریخ بدون امضا

لحظه ای که فیلم بدون تاریخ و بدون امضا به پایان رسید، و هدیه تهرانی از امیر اقایی در نقش دکتر نریمان از او پرسید حالا «واقعا اون پسر به خاطر تصادف مرد» و دکتر نریمان به جای پاسخ دادن به این سوال مشخص، لبخندی مبهم و ناپیدا را تحویل هدیه تهرانی داد، به این نتیجه رسیدم که یک فیلم غیرضروری و شاید نالازم را تماشا کرده ام اما....
مدیریت وجدان ; چالش اخلاق در فیلم بدون تاریخ بدون امضا
مدیریت وجدان ; چالش اخلاق در فیلم بدون تاریخ بدون امضا

مدیریت وجدان ; چالش اخلاق در فیلم بدون تاریخ بدون امضا

فیلم بدون تاریخ بدون امضا یک نیاز اساسی حیات اجتماعی را محور داستان خود قرار داده و از این زاویه به نقد و توصیه نسبت به موضوع خود وارد میشود. موضوع این فیلم وجدان و تعهد نسبت به جبران حق الناسی است که خواسته یا ناخواسته بر عهده هر شخصی میآید. پرداختن به چنین موضوعی از دو جهت ضرورت دارد؛ لزوم نقد اجتماعی لایه هایی از جامعه که از این تعهد غافلند و نیز نیاز به تذکر دایمی نسبت به چنین موضوعاتی. چراکه حیات اجتماعی انسانها نیاز به اصلاح و ارتقاء مستمر در این مقوله ها دارد.
خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد
خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد

خطایی که ماجرای نیمروز مرتکب آن نشد

ماجرای نیمروز خوب می داند که نسبت ما با سازمان مجاهدین و چریک های فدایی خلق، موسی خیابانی و حمید اشرف، مسعود رجوی چیست. توقیق این فیلم در این است که می داند که این نام ها بخشی از تاریخ ما هستند. بخشی از واقعیت ما.
یاسمن خلیلی فرد
یاسمن خلیلی فرد

یاسمن خلیلی فرد

واضح است علیمردانی در بیشتر فیلم هایش به سمت موضوعات ملتهب جامعه می رود، البته این موضوعات بیشتر در قلمرو خانواده و مشکلات خانوادگی که طبعاً ریشه در جامعه دارند پیش می رود.
Powered by TayaCMS