فیلم نوشت فیلم نوشت

نقد فیلم سارا و آیدا ; بیهودگی
نقد فیلم سارا و آیدا ; بیهودگی

نقد فیلم سارا و آیدا ; بیهودگی

«سارا و آیدا» آخرین ساخته مازیار میری را می‌توان جدا از «سعادت‌آباد» در ادامه مسیر فیلم‌های ضعیف پیشینش دانست. فیلمی محافظه‌کار و ترسو شبیه به قهرمان آن‌که منطق دراماتیکش را از حماقت‌های قهرمان یعنی سارا با بازی غزل شاکری به امانت می‌گیرد.

مقاله

نویسنده مدیسا مهراب پور
نقد فیلم سارا و آیدا ; بیهودگی

«سارا و آیدا» آخرین ساخته مازیار میری را می‌توان جدا از «سعادت‌آباد» در ادامه مسیر فیلم‌های ضعیف پیشینش دانست. فیلمی محافظه‌کار و ترسو شبیه به قهرمان آن‌که منطق دراماتیکش را از حماقت‌های قهرمان یعنی سارا با بازی غزل شاکری به امانت می‌گیرد.

 

«سارا و آیدا» بیش از آنکه فیلم خوب یا بدی باشد، یک فیلم تلف‌شده است. فیلمی که به واسطه چرخیدن محورش حول رفاقتی زنانه، نمونه‌اش را در سینمای بعد از انقلاب به‌ندرت داشته‌ایم. فیلمی که در آن دوستی نزدیک دو زن و وفاداری‌شان به این دوستی (چیزی که در سینمای ایران کمتر در درون‌مایه‌های اصلی فیلم‌ها نشانی ازش هست) درام را پیش می‌برد و گره‌گشای اصلی ماجراست، مثلاً شبیه به چیزی که همیشه از رفاقت در فیلم‌های مسعود کیمیایی دیده‌ایم. هرچند «سارا و آیدا» با پی‌ریزی و تأکید بر این دوستی شروع می‌شود و جان می‌گیرد اما هرچه جلوتر می‌رود بیش‌ازپیش این بن‌مایه اصلی‌اش را به فراموشی می‌سپارد و درگیر عوالم شخصی قهرمان و دیگر آدم‌ها می‌شود.

فیلم شروع محکم و امیدوارکننده‌ای دارد. درگیری سارا با طلبکار برادرش در همان صحنه‌های اولیه و بیرون رفتن و هم‌خوانی دخترها در ماشین و کمک آیدا به سارا در بازگشایی گره اولیه، اعتماد تماشاگر را به دوستی آن‌ها جلب می‌کند هرچند که از همان اول نگاه خوشی به سعید دوست آیدا ندارد؛ اما از جایی که سعید با بازی مصطفی زمانی وارد درام می‌شود، به‌نوعی جای آیدا را گرفته و حضور او را کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌کند و هرچه آیدا بیشتر به حاشیه می‌رود، «سارا و آیدا» ناگزیر با شتاب بیشتری سقوط می‌کند. حذف آیدا از بازی اصلی نه‌تنها بدنه فیلم را از اتفاق و هیجان تهی می‌کند که با آنچه خود فیلم از آیدا برایمان ساخته هم تناقضات فاحشی دارد که تماشاگر را گیج می‌کند. آیدا دختر باهوش، زرنگ و سرد و گرم چشیده ایست که سخت می‌توان پذیرفت به سکوت و فاصله گرفتن دوست صمیمی‌اش بدگمان و مشکوک نشود. اصلاً به شکلی کلی رابطه میان آدم‌های داستان یکی از نقاط ضعف جدی فیلم‌نامه است. رابطه سعید با آیدا و سارا که قطب شر داستان را نمایندگی می‌کند، رابطه سارا و مادر یا عروسشان و یا رابطه‌اش با نامزدش علیرضا هیچ‌کدام باورپذیر نیستند و حقیقتاً فیلم‌نامه هم هیچ تلاشی در جا انداختن جایگاه آدم‌ها در ذهن تماشاگرش نمی‌کند. اینکه در اولین حضور سارا در شرکت ببینیم که او پای گاوصندوق می‌رود و جلوتر درام را با گاوصندوق گره بزنیم، اینکه سعید را پیش از حضورش با ماشینی که زیر پای آیدا انداخته و در میان حرف‌های دو دختر بشناسیم حرکات هوشمندانه‌ای نیستند و تماشاگر را سر ذوق نمی‌آورند یا احیاناً هوشش را قلقلک نمی‌دهند که بسیار بدیهی و دم‌دستی‌اند درحالی‌که فیلم‌نامه‌نویس انتظار دارد تماشاگر بهای بیشتری به شان بدهد.



 فیلم‌نامه «سارا و آیدا» مخاطب خود را بسیار دست پایین و کم‌هوش تصور می‌کند و این گیر اصلی آن است. ضمن اینکه شخصیت‌پردازی قهرمان یعنی سارا را می‌توان پاشنه آشیل فیلم دانست. قهرمان؟ سارا؟ از کدام قهرمان صحبت می‌کنیم؟ دختری که در پایین‌ترین درجه از اعتمادبه‌نفس و قدرت تصمیم‌گیری قرار دارد و با انفعال و سکون بی‌دلیل و مضحکش زندگی خود و اطرافیانش را خراب می‌کند؟ به‌سختی می‌توان سارا را قهرمان فیلم دانست چراکه درواقع بیشترین کاری که می‌کند این است که هیچ کاری نمی‌کند و تنها سوار بر موج اطرافیانش این‌سو و آن‌سو می‌شود. نقش مهم در پیشبرد درام را آیدا ایفا می‌کند که با حذفش در بخش میانی فیلم و بازگشت ناگهانی‌اش در یک‌سوم پایانی فیلم‌نامه‌نویس بدترین تصمیم را درباره کاراکترش می‌گیرد و همین تصمیم اشتباه باعث می‌شود که سیر دراماتیک داستان کاملاً به هم بریزد: یک مقدمه کوتاه، بدنه طولانی و کسل‌کننده‌ای که چیز زیادی بر بار فیلم نمی‌افزاید، اتفاقات ناگهانی و گره‌گشایی که گلوله وار پشت سر هم در عرض ده دقیقه سرمی رسند تا مسیر فیلم کم‌وبیش به نقطه پایان نزدیک شود و یک‌سوم مجدداً طولانی، کلیشه‌ای و اخلاق گرایانه خام و ناپخته پایانی که قرار است فصل مواجهه با خود و انتخاب میان درست و غلط باشد تا محض رضای خدا هم که شده این قهرمان منفعل بالاخره کار مهم و اثرگذاری در ثانیه‌های پیش از تیتراژ پایانی انجام دهد!

«سارا و آیدا» هرچند اجرای ویژه و خاصی هم ندارد اما بزرگ‌ترین نقاط ضعفش از فیلم‌نامه می‌آید. امیر عربی فیلم‌نامه‌نویس از تکنیکی مشابه آنچه در فیلم‌نامه‌های خوب موقعیت محورش مانند «سعادت‌آباد» می‌بینیم استفاده کرده اما در فیلمی قهرمان محور به‌هیچ‌وجه جواب نداده است. «سارا و آیدا» درواقع درباره آیداست نه سارا، کاراکتری جذاب و پرماجرا که تا حدی به سپیده «درباره الی» نظر می‌افکند اما به واسطه پرداخت بد از دست می‌رود و تنها شبحی ازش باقی می‌ماند…



منبع: نماوا بلاگ



----- 0 0
نقد فیلم سارا و آیدا ; یک طبل توخالی پرمدعا
نقد فیلم سارا و آیدا ; یک طبل توخالی پرمدعا

نقد فیلم سارا و آیدا ; یک طبل توخالی پرمدعا

مازیار میری، فیلم‌ساز شهیر و پرافتخار ایرانی بعد از تجربه موفق فیلم «حوض نقاشی»، که در جاری کردن اشک مخاطب در سالن سینما بسیار موفق بود، این بار با فیلم «سارا و آیدا» و فضایی متفاوت بازگشته است . «
نقد فیلم سارا و آیدا ; جعلی و ساختگی/ التهاب الکی خوش‌ها!
نقد فیلم سارا و آیدا ; جعلی و ساختگی/ التهاب الکی خوش‌ها!

نقد فیلم سارا و آیدا ; جعلی و ساختگی/ التهاب الکی خوش‌ها!

سارا و آیدا خط قصه بدی ندارد. مشکل این است که بلد نیست از این خط‌ قصه جذاب استفاده درستی بکند. همه چیز فیلم انقدر جعلی و الکی و سرخوشانه است که بیش از آن‌که تاثیرگذار از کار دربیاید، خنده‌دار از آب درآمده. مشکلی که میری در فیلم‌های قبلی‌اش هم داشت.
Powered by TayaCMS