فیلم نوشت فیلم نوشت

سلام بمبئی | میلاد خدابنده
سلام بمبئی | میلاد خدابنده

سلام بمبئی | میلاد خدابنده

سلام بمبئی چیزی جز نشان دادن تصاویر کارت پستالی از سرزمین هزار و یک رنگ هند و تجربه ساخت محصولی مشترک میان دو کشور نداشته است.

سلام بمبئی | میلاد خدابنده

باور اینکه چگونه یک فیلم در این درجه از سخیف بودن می تواند به این اندازه مورد استقبال و هجوم حواشی قبل از اکران قرار بگیرد کمی سخت است.

فیلم سلام بمبئی به کارگردانی و فیلمنامه نویسی قربان محمدپور به شدت یک اثر پاپ کورنی است و شاید کمی کمتر از آن و همانند دیگر آثار او همچون فیلم شیر و عسل عقبگردی است به فیلم فارسی های ضعیف قبل از انقلاب که اینبار روایت داستان آن رنگ و رو و حال و هوای سینمای سطحی دهه هفتاد هند را نیز به خود گرفته است.

مشکل اصلی فیلم سلام بمبئی فیلمنامه پر نقص و ضعیف و پر ایراد آن است که در پس روایت آن هیچ منطقی به چشم نمیخورد.

فیلم سعی دارد یک مثلث عشقی میان علی با بازی محمدرضا گلزار و کاریشما با بازی دیا میرزا و یک بدمن بسیار مضحک و پرداخت نشده با بازی گلشن گروور بسازد اما در رسم حتی یک ضلع آن هم ناموفق مانده است.

تصور کنید عشق میان علی و کاریشما در ساده ترین و کودکانه ترین نوع روایتی خود یعنی پنچر شدن لاستیک ماشین کاریشما و پیدا شدن سر و کله علی در قالب یک منجی و عاشق شدن این دو به تصویر در می آید!

متاسفانه قربان محمدپور در ساخت شخصیت ها و پرداخت آنها هیچ توجه و ظرافتی به خرج نداده است؛ در جایی از فیلم بظاهر کاریشما خودکشی کرده است و او را روی تخت بیمارستان می بینیم و در سکانس بعدی درعین ناباوری او سوار بر ماشین خود شده و سر راه علی قرار می گیرد و با شیطنت دخترانه او را سوار کرده و خوشحال به دانشگاه میروند!

و یا در تصویر دیگری محمدرضا گلزار و بنیامین بهادری و همسرش شایلی معمولی در حال همنوایی و خواندن یک موسیقی ایرانی و قدم زدن در وسط خیابان میبینیم و به یکباره کات و بدون هیچ منطقی قسمتهایی از فیلم شعله پخش میشود!

فیلم مملو است از صحنه ها، شخصیت ها، موقعیت ها، و دیالوگهای بی ربط و اضافی که نه تنها منطقی در به تصویر کشیدن آنها نمی بینیم بلکه با حذف آنها کوچکترین خدشه ای به کلیت اثر وارد نخواهد شد؛ بطور مثال حضور زائد و بی دلیل و بازی بسیار ضعیف بنیامین بهادری و همسرش شایلی معمولی چیزی جز معرفی این زوج ( که به تازگی ازدواج کرده اند) نمی تواند داشته باشد.

بازی محمدرضا گلزار نیز متاسفانه فاقد هرگونه احساس است گویی او همان گلزار فیلم توفیق اجباری است که دیالوگ های عاشقانه بر زبان جاری کرده است.

در پایان باید گفت فیلم سلام بمبئی چیزی جز نشان دادن تصاویر کارت پستالی از سرزمین هزار و یک رنگ هند و تجربه ساخت محصولی مشترک میان دو کشور نداشته است.



منبع :salamcinama.ir

----- 0 0
نقد فیلم بیست و یک روز بعد
نقد فیلم بیست و یک روز بعد

نقد فیلم بیست و یک روز بعد

فیلم «بیست و یک روز بعد» اولین تجربه سینمایی محمدرضا خردمندان در ساحت سینمای ایران است. این فیلم که نه تقلید روشن فکری را بازی می‌کند و نه به جزئیات بی حاصل می‌پردازد، توانسته در اکثر حوزه‌های سینمایی تفکر جدیدی را ارائه دهد. ترکیب هوشمندانه مهدی قربانی و ساره بیات برگ برنده خردمندان است که به خوبی ارتبطات ما بین فرزند و مادر را ایجاد کرده و به نمایش می‌گذارند.
Powered by TayaCMS