فیلم نوشت فیلم نوشت

در مسیر تخطئه یک نهاد اجتماعی ; نگاهی به فیلم قصر شیرین
در مسیر تخطئه یک نهاد اجتماعی ; نگاهی به فیلم قصر شیرین

در مسیر تخطئه یک نهاد اجتماعی ; نگاهی به فیلم قصر شیرین

قصر شیرین، آخرین ساخته رضا میرکریمی، یکی از فیلم‌های مطرح جشنواره امسال فیلم فجر است که بعد از اکران، نظر مساعد منتقدان مختلفی را جلب کرده و از این حیث یکی از آثار موفق سازنده‌اش به شمار می‎رود.

در مسیر تخطئه یک نهاد اجتماعی ; نگاهی به فیلم قصر شیرین

قصر شیرین، آخرین ساخته رضا میرکریمی، یکی از فیلم‌های مطرح جشنواره امسال فیلم فجر است که بعد از اکران، نظر مساعد منتقدان مختلفی را جلب کرده و از این حیث یکی از آثار موفق سازنده‌اش به شمار می‌رود.

فیلم، روایت زندگی پدری است که چند سالی همسرش را رها کرده و در زمانی که همسرش در بستر بیماری و مرگ است باز می‌گردد تا برای مدت کوتاهی بچه‌های خودش را همراه خود ببرد و از آنها مراقبت کند، تم اصلی فیلم، سفر پدر و فرزندانش به سمت شهری است که پدر در آن سکونت دارد.

فیلم میرکریمی با وجود چنین داستان کلی‌ای قابلیت روایی خوبی دارد و مخاطب را با خود پیش می‌برد اما اتفاق‌ات داستان در سیر روایتِ سفر اتفاق نمی‌افتد بلکه اتفاق اصلی در تصویرسازی از پدری به وقوع می‌پیوندد که حاضر نیست مسئولیت فرزندان خود را برعهده گیرد و در طول سفر همواره به فکر راهی برای فرار از مسئولیت پدری خویش است.


تخطئۀ درک سنتی از مفهوم پدر

سوال اساسی در خصوص این اثر آن است که چرا باید چنین تصویری از پدرکه در فرهنگ ملی ما ایرانیان به عنوان کانون اتکای یک خانواده است فراروی ذهن جامعه مطرح شود؟

آیا چنین تصویرسازی‌ای خدشه به جایگاه مفهوم پدر در فرهنگ ملی ما نیست؟



شاید گفته شود که چنین پدرانی نیز هستند و از حیث تعداد کم هم نیستند. من نیز همدل با مدعیان می‌گویم تردید در این گزاره نیست و شواهد مثال بسیاری برای اثبات‌اش وجود دارد ولی آیا وجود استثناءهایی هر چند زیاد باید ما را به سمت هدف‌گیری اصل این نهاد فرهنگی سوق دهد؟

آیا با این منطق دیگر می‌توان انتظار داشت که پدر به عنوان یکی از مستحکم‌ترین بنیادهای شکل‌گیری مفهوم خانواده جایگاه سابق خود را در میان مردم داشته باشد و مورد احترام واقع شود؟

در سرتاسر فیلم از پدر فقط یک موجود خشن، بد اخلاق، بی‌محبت، مسئولیت‌گریز و سرشکسته تصویر‌سازی می‌شود که صرفا به خاطر اختلافی که با همسرش بر سر لو دادن او به پلیس داشته دست از بچه‌های خود شسته است و در پی گریز از دست آنهاست. پدری که با بدن بی‌جان همسرش کاسبی کرده و از او پلی برای ساختن آینده خود با همسر جدیدش ساخته است.

چه چیزی در  اینگونه پدری باید مخاطب را مجاب کند که به نهاد و مفهومی مثل پدر ببالد و بر اساس آن الگوی رفتاری بگیرد تا پدر ممتاز یا بهتری بشود؟ اینکه صرفا در نمایی، از سر غیرت جنسی و از روی خشم سیلی بر صورت کسی نواخته شود که گمان می‌رود مزاحم همسر شخصیت اصلی فیلم است نشانه مرد بودن و پدر بودن است؟ آیا اخم کردن و با همه سر جنگ و دعوا داشتن و کارهای مخفی کردن نشانه مردانگی و پدر بودن است؟


تضعیف نهاد پدر، تضعیف فرهنگ ملی

به نظر می‌رسد میرکریمی دانسته یا نادانسته به سراغ نقد نهادی رفته است که بخواهیم یا نخواهیم کلیدی‌ترین نهادی است که فرهنگ ملی ما ایرانیان را ساخته است. جامعه‌های پدرسالار مثل جامعه ایرانی بدون وجود پدری محترم به عنوان ستون خانواده و مرجع شکل‌دهندۀ ارزش‌های مسلط در ضمیر فرزندان و نسل‌های آینده یکی از ارکان مقوّم خویش را از دست خواهد داد و دو نیست که جامعه گرفتار آنومی و هرج و مرج شود.[1]

اینکه امروز وجود معضلات جدی اقتصادی نقش پدر را بسیار به محاق برده و باعث شرمندگی بیش از پیش پدر در خانواده خود شده است، بی‌تردید سنگ بنای بخشی از معضلات فرهنگی جامعه است. اما آیا در این کوران مشکلات طاقت‌فرسا و کمرشکن باید پدر را اینچنین تحقیر و تخطئه کرد؟



یک پدر ذلیل و خوار که با هیاهو و بدخلقی و زورگویی با کسانی که از او ضعیف‌تر هستند برخورد می‌کند و در مقابل از طرف کسانی که زور بازوی بیشتری از او دارند تحقیر می‌شود، می‌تواند اعتبار و ارزشی برای نهاد پدر ایجاد کند؟ اینکه سینماگر اصرار دارد تا تصویری را که مادر از دنیارفته از پدری که سالهاست خانواده‌اش را رها کرده دگرگون کند چه دستاوردی برای ذهن مخاطب دارد؟ مثلا اگر پدر به پسرش در جریان مکالمه‌های کوتاهی که با هم داشته‌اند نمی‌گفت که برای بچه‌های‌اش هدیه‌ای نخریده و مادرشان برای دلخوشی آنها این هدیه‌ها را خودش خریده است، چه اتفاق خاصی در منطق داستان رخ می‌‌داد؟ آیا در اینجا صداقت پدر تأکید می‌شود یا بی‌تفاوتی او نسبت به زندگی فرزندان‌اش؟ حاصل این اطلاعات چیست؟ آیا بهره‌ای تربیتی یا تذکر و تزکیه‌ای برای مخاطب دارد؟

سوالی که باید بپرسیم و به طوری جدی بر آن تأکید کنیم این است که این  فیلم قرار است چه کارکردی در وضعیت فعلی جامعه داشته باشد؟ قرار است این فیلم چه معضل جدی و بنیادی‌ای را طرح کند و مخاطب را به تأمل درباره آن فرا بخواند؟ تصویرسازی از پدر به عنوان موجودی بی‌مسئولیت، بی‌تفاوت به سرنوشت فرزندان، کاسب‌کار و در پی فروش اعضای بدن همسری که در کماست و در مقابل هیچ نشانگانی از مهر و عطوفت پدری در او نمی‌بینیم قرار است چه کاربست اجتماعی‌ای داشته باشد؟


سلبی‌اندیشی بدون ارائه مفاهیم بدیل

به راستی این فیلم قرار است چه گره‌ای از مسأله‌های جامعه معاصر ما حل کند و کدام الگوسازی فرهنگی را شکل دهد؟ آیا صرف بازتصویر نقص‌های فردی انسانی که از قضا نقش پدری را نیز برعهده دارد می‌تواند یک فیلم را به اثری قابل تأمل و سازنده تبدیل نماید؟ آیا اینکه فیلمی ساختار قابل دفاعی دارد جبران ضعف‌های محتوایی آن را می‌نماید؟

در نهایت، به نظر می‌رسد فیلم قصر شیرین چیزی جز تخطئه مفهوم پدر در بافتار فرهنگی مخاطب معاصر ایرانی نیست و البته که از این حیث نمی‌توان با محتوای آن همدلی داشت.



[1] . در جامعه‌شناسی سیاسی ماکس وبر، جامعه‌شناس بزرگ آلمانی، جوامعی از سنخ جوامع ایرانی و شرقی جامعه‌هایی پدرسالار هستند و ساخت اجتماعی آنها بر اساس فرهنگ پدرمحورانه صورتبندی می‌شود. برای پیگیری افکار وبر در خصوص این موضوع می‌توان به لک‌زایی، نجف؛ تحولات سیاسی اجتماعی ایران معاصر؛ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم؛ ۱۳۹۰ مراجعه کرد.





----- 0 0
مصیبت میراث طلا ; نگاهی به فیلم حمال طلا
مصیبت میراث طلا ; نگاهی به فیلم حمال طلا

مصیبت میراث طلا ; نگاهی به فیلم حمال طلا

«حمال طلا» فیلمی است دغدغه‌مند و رصدگرِ وضعیت روز جامعه، به خصوص در زمینه‌های اقتصادی، و به همین سبب شایسته احترام است. فیلم، فضای اجتماعی را ترسیم می‌کند که از تولید فاصله گرفته است و کارگران، بیکار و سرگردانند، کیفیت مطالبات جامعه پایین آمده. حمال طلا داستان مردی است که ثروت‌های عظیم را جابجا می کند اما از آن ثروت‌ها سهمی ناچیز می‌برد، مردی که گنج را در بغل دارد و سودی از آن ندارد.
سرگردان میان نوآر و تئاتر ; نگاهی به فیلم آشفته گی
سرگردان میان نوآر و تئاتر ; نگاهی به فیلم آشفته گی

سرگردان میان نوآر و تئاتر ; نگاهی به فیلم آشفته گی

نمی توان گفت جیرانی از خفگی به آشفتگی رسیده است، یا از سرگردانی. در آشفتگی بیش از آشفتگی سرگردانی به چشم می خورد؛ سرگردانی فیلمسازی با تجربه، مطلع و آشنا به تاریخ سینمای ایران و جهان که تمایل دارد در جوانب مختلف سینما طبع‌آزمایی کند. این تنوع‌طلبی مانع از آن شده که جیرانی به یک فیلم واحد با هندسۀ واحد دراماتیک و مشخص برسد و اینگونه جیرانی از سرگردانی به آشفتگی کشیده می‌شود.
Powered by TayaCMS