فیلم نوشت فیلم نوشت

ریشه شناسی یک ترس ; نقد فیلم خفگی
ریشه شناسی یک ترس ; نقد فیلم خفگی

ریشه شناسی یک ترس ; نقد فیلم خفگی

«جیرانی» در آخرین ساختة خود با یک ملودرام جنایی ـ معمایی به پردة سینما بازگشته است . «خفگی» همانند دیگر آثار او نظیر «قرمز» و «پارک‌وی» به روابط روان‌پریشانه بین شخصیت‌ها می‌پردازد. فیلم هرچند از حیث محتوا و انتخاب موضوع شبیه دیگرآثار این فیلم‌ساز است و منطبق با ایدئولوژی اوست اما از حیث فرم و محتوا فیلمی متفاوت به‌شمار می‌آید.

مقاله

نویسنده محمد جواد ابراهیم زاده
ریشه شناسی یک ترس ; نقد فیلم خفگی

«جیرانی» در آخرین ساختة خود با یک ملودرام جنایی ـ معمایی  به پردة سینما بازگشته است . «خفگی» همانند دیگر آثار او نظیر «قرمز» و «پارک‌وی» به روابط روان‌پریشانه بین شخصیت‌ها می‌پردازد. فیلم هرچند از حیث محتوا و انتخاب موضوع شبیه  دیگرآثار این فیلم‌ساز است و منطبق با ایدئولوژی اوست اما از حیث فرم و محتوا فیلمی متفاوت به‌شمار می‌آید.

خلاصة داستان

مسعود (نوید محمدزاده) همسرش نسیم را به علت تنش‌های عصبی به تیمارستانی دورافتاده می‌برد. سرپرست تیمارستان دختری میانسال به اسم صحرا مشرقی با بازی (الناز شاکردوست) است. صحرا متوجه می‌شود که نسیم به‌دلایلی خودش را به دیوانگی زده است؛ بدین ترتیب وارد زندگی مسعود و نسیم می‌شود اما بعد از برقراری ارتباط با مسعود طعمة اهدافش می‌شود.

خفگی داستانگو و قصه‌محور است و شخصیت‌های خود را به‌مرور معرفی می‌کند اما ضرب‌آهنگ و ریتم کندش از طاقت خارج است زیرا مخاطب  از ژانر وحشت و جنایی انتظار ضرب‌آهنگ تند و هیجان بیشتری دارد. شخصیت‌های اصلی فاقد خلاقیت در ایفای نقش هستند و ماشین وار دیالوگ‌ رد و بدل می‌کنند. فضای فیلم  بی‌روح است و فیلم‌ساز با استفاده از  تصویربرداری سیاه و سفید، تم سرد و خشک ،  سایه‌ای از فیلم‌های نوآر و اکسپرسیونیستی دهه 40 میلادی  را خلق کرده است . جیرانی  در تلاش بوده با استفاده از این سبک نامتعارف در پیش‌برد روایت بهره بگیرد تا بتواند  فضایی رازآلود ترسیم نماید. این نوع تصویربرداری شاید برای مخاطب خاص سینما جذاب باشد اما مخاطب عام به‌هیچ وجه با آن کنار نمی‌آید!


وحشتی که وحشت‌آفرین نبود

 فیلم‌ساز با به‌تصویر کشیدن خشونت، فضای سرد و تاریک و شخصیت‌های روان‌پریش  به‌دنبال  بازنمایی  فضایی دلهره‌آور است اما صرفا یک دلهرة آنی به مخاطب وارد می‌کند زیرا مؤلفه‌های ترس ریشه در باور، فرهنگ و عقائد یک فرد دارد و مخاطب باید با اِلِمان‌های دلهره‌آور همذات‌پنداری بکند و خشونت و قتل به‌تنهایی در این ژانرکارساز نیستند. سینمای ایران غیر از آثاری نظیر «خوابگاه دختران»[1]  توفیق چندانی در ژانر وحشت نداشته است زیرا سینماگر ایرانی هرگز نتوانسته است از منشاء ترس در جامعه و فرهنگ ایرانی نظیر «اجنه» تصویر درستی به نمایش بگذارد و طرح موضوع بکند.  اگر  سینمای غرب در این ژانر به موفقیت می‌رسد، دلیلش ریشه در باورهای فرهنگ غربی دارد که نمونه آن تولد اسطوره هایی مانند دراکولا، زامبی و بیگانه(alien) است.  به عنوان مثال دراکولا، که اولین بار درکتابی به همین نام در سال 1890 و به قلم برام استوکر افریده شد ، در اصل پیرامون افسانه ها و داستانهای یک شاهزاده تنهای رومانیایی به نام ولام سوم دراکولا ست  که در اواخر قرن نوزدهم در رومانی شهره بوده است. شخصیت زامبی را می توان تا حدی مولود نگرانی از هوش مصنوعی  و با گسترش سلطه ربات ها دانست. زامبی ها موجودات زنده فاقد اگاهی هستند که در انها هراس از زندگی ماشینی اشکار است؛ گویی تمثیلی از زندگی ماشینی شده انسانهای امروز هستند. همچنین بیگانگان، یا موجودات بیگانه ای که از سایر سیارات با انسان مواجه می شوند، هراسی ناشی از تبعادت گسترش فن اوری فضایی است؛ انسانی که اینک می تواند پا به فراسوی کره خاکی بگذارد، هراس ها و ترس های خاص خود را نیز تجربه می کند که یکی از آنها همین موجودات بیگانه است که سری فیلم های بیگانه معرف انها به سینما بوده است..



به این ترتیب باید گفت که مهمترین مشکل فیلم اقای جیرانی نیز همین است. ترسی که درفیلم خفگی ارائه می شود جندان مبنا و خواستگاهی فلسفی و جهانشناسانه ندارد. البته مشکل اصلی شخصت اول فیلم ، اعتما به یک عشق دروغین است. ایا این دروغ است که مبنای و مولد این جهان هراس آلود است. می توان گفت که شاید جیرانی خواسته میان افول برخی ارزشهای فرهنگی و اخلاقی در جامعه و ژانر وحشت تناسبی ایجاد کند.   اما این تلاش جیرانی در ذهن مخاطب  به باروری نمی رسد. فیلم‌ساز باید دریابد غیر از به تصویر کشیدن صحنه‌های دلهره‌آور و تکنیک‌های بصری این ذهنیت مخاطب است که ترس را با خود به بیرون از سالن نمایش می‌کشاند؛ جدای از این، ایجاد وحشت شاید بتواند مقداری احساس مخاطب را تحریک کند اما جای این سؤال باقی می‌ماند که چه نیازی است این‌همه خشونت در آثار سینماگر روشن‌فکر ایرانی باشد؟

 خشونت عریان و سیاه‌نمایی‌ اغراق‌شده می‌تواند احساسات منفی خفته را بیدار بکند و آن‌را به سطح جامعه بکشاند و شاید بتوان گفت ژانر وحشت خیلی با آموزه‌های جامعة ما سازگاری ندارد. بهتر است سینماگر ایرانی دست از سیاه‌نمایی‌ تکراری دست بکشد و به‌سمت سوژه‌های امیدبخش برود. فرهنگ، پیشینه و اخلاقیات حاکم بر جامعة ایرانی ـ اسلامی مملوء است از موضوعاتی که می‌توانند فضایی متفاوت از این دست تولیدات به‌نمایش بگذارند و آثار مثبتی بر جامعه داشته باشند.


منشاء ترس در خفگی

همانگونه که اشاره شد جیرانی عامل ترس را از دل جامعه بیرون می‌آورد و به‌گونه‌ای القاء می‌کند که این خود افراد جامعه هستند که منجر به وحشت‌آفرینی و آسیب زدن به یکدیگراند. باالطبع در این نوع نگاه اراده‌ای برای مقاومت و نجات برای شخصیت‌های فیلم باقی نمی‌ماند زیرا آن‌ها با قهر جامعه روبرو هستند و همگی قربانی و آسیب‌پذیرند.  مقابل این نوع بازنمایی از ترس، آثار موفقی در سینمای غرب می‌باشد که معمولا منشاء ترس را عاملی ماوراءالطبیعه نظیر حملة شیاطین، اجنه و جهش‌یافته‌ها معرفی می‌کند. در این آثار شاهد رشدی در سطح کلان هستیم زیرا آن‌ها تنها راه موفقیت را اتحاد و مقاومت جامعه در مقابل خطرات بیرونی می‌دانند؛ درواقع مخاطب غربی با اینکه از مشاهدة اینگونه فیلم‌ها به وحشت می‌افتد اما این وحشت سرانجام باعث ایجاد حس مقاومت در مخاطب می‌شود برخلاف مخاطب ایرانی که با احساس سرخوردگی و یأس سالن سینما را ترک می‌کند.


کلیشة زنان رنجور

اگر بنا است فیلم‌ساز رنج زنان را به تصویر بکشد، باید با سیر تکامل شخصیت همراه باشد و در پایان بهاء این رنج را ببینیم اما در چند سال اخیر شاهد فیلم‌های بسیاری در مدیوم سینما، شبکة نمایش و تلوزیون هستیم که صرفا رنج‌های ممتد زنان به تصویر کشیده می‌کشند و غالبا زن‌ها قربانی مردها و قوانین حاکم بر جامعه هستند؛ آثار فمنیستی تهمینه میلانی نمونة بارزی از اینگونه آثارمی‌باشند.



 در فیلم خفگی تمامی شخصیت‌های زن قربانی و طعمه هستند، نسیم که از ترس شوهرش به تیمارستان پناه می‌برد و در پایان هم با نقش‌آفرینی شوهرش توسط صحرا به کام مرگ می‌رود؛  صحرا با طرز فجیعی به قتل می‌رسد و زهره دیگر نقش فرعی فیلم نیز طعمة یک پیرمرد هوس‌باز می‌شود. جهان داستان خفگی خیلی ملموس قربانی شدن زنان در جامعه را به تصویر می‌کشد و در سکانس‌هایی که در تیمارستان می‌گذرد تمام بیماران روانی از زنان هستند!


روان‌پریشی فراگیر

اشکالی ندارد فیلم‌ساز به‌سراغ فیلمی با درون‌مایة روان‌کاونه برود اما خفگی داستان انسان‌هایی است که همگی  از نوعی  عقده و آسیب روانی رنج می‌برند. صحرا در کودکی و در یک مکان تاریک مورد آزار و اذیت ناپدری قرار گرفته و فوبیای او تاریکی است؛ رنج نداشتن خانه و تنهایی بر عقدة او می‌افزاید تا جایی که تمام انسانیت را زیر پا می‌گذارد و با فجیع‌ترین شکل ممکن و بسان یک قاتل حرفه‌ای نسیم را به‌قتل می‌رساند. حالات و رفتارهای مسعود  بی‌شباهت به یک روانی نیست چون از جهتی اقرار می‌کند که نسیم را دوست دارد اما از طرفی و با تحریک برادرش معتقد است نسیم به او خیانت کرده است و درصدد انتقام می‌باشد؛ در پایان نیز صحرا را با بدترین حالت ممکن به کام مرگ می‌فرستد. برادر مسعود شخصیتی شکاک، ورشکسته و توطئه‌گر دارد و مقدمات فروپاشی رابطة مسعود و نسیم را او می‌چیند. شخصیت فرعی دیگر زهره می‌باشد که نجات و رستگاری خود را در گروی تن‌فروشی به پیرمردی پول‌دارمی‌بیند. در این فیلم با شخصیت مثبتی که ارزش‌های انسانی راهگشای رفتارهای او باشد روبرو نیستیم و همگی طبق عقده‌های روانی خود حرکت می‌کنند و جامعة داستانی تاریکی را تشکیل می‌دهند.


حرف پایانی

گفتمان حاکم بر خفگی بر یک سیاه‌نمایی اغراق‌شده استوار می‌باشد و فیلم در آغاز، میانه و پایان با تلخی و سیاهی عجیبی روبرو است و مخاطب بی‌جهت دنبال روزنة امیدی در سالن تاریک سینماست. فیلمساز نمی تواند میان انتقاد اجتماعی خود از رواج برخی ناهنجاری ها و ترس ارتباطی موثق و موفق برقرار کند. اینگونه بازنمایی غیر از اینکه حال روحی مخاطب را خوب نمی‌کند ممکن است باعث بروز احساسات منفی در خودآگاه و ناخودآگاه مخاطب بگردد و نتیجة سوء آن در بیرون از سالن‌های نمایش و در سطح جامعه نمایان شود.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ـ  جدای از موسیقی، بازی، طراحی صحنه، لباس و میزانس، می‌توان به استفادة نویسنده از موضوعاتی نظیرروح و جن که در فرهنگ ایرانی جزء باورها هستند، اشاره نمود. درواقع روح و جن پلی می‌شوند برای رسیدن به طرح قضیة اصلی که همان قاتل روان‌پریش می‌باشد و بدین ترتیب مخاطب لحظاتی دلهره‌آور را در فیلم تجربه می‌کند و با آن همراه می‌شود.









----- 0 0

مقالات مشابه

خفگی ; مروری بر کارنامه فریدون جیرانی
خفگی ; مروری بر کارنامه فریدون جیرانی

خفگی ; مروری بر کارنامه فریدون جیرانی

خفگی هفدهمین کار جیرانی در مقام کارگردان یک فیلم سینمایی است.جیرانی در سال 1377 و با فیلم قرمز که در گیشه نیز توفیق فراوانی یافت، ردای کارگردانی را بر تن پوشید. البته او پیش از این نیز تجربه کارگردانی داشت اما تمرکزش بر نویسندگی و خبرنگاری بود.
خفگی ; مروری بر کارنامه فریدون جیرانی
خفگی ; مروری بر کارنامه فریدون جیرانی

خفگی ; مروری بر کارنامه فریدون جیرانی

خفگی هفدهمین کار جیرانی در مقام کارگردان یک فیلم سینمایی است.جیرانی در سال 1377 و با فیلم قرمز که در گیشه نیز توفیق فراوانی یافت، ردای کارگردانی را بر تن پوشید. البته او پیش از این نیز تجربه کارگردانی داشت اما تمرکزش بر نویسندگی و خبرنگاری بود.
Powered by TayaCMS